مقایسه هوش هیجانی، تابآوری و سلامت روان در دانشجویان ورزشکار و غیر
ورزشکار با توجه به جنسیت
- 1.محسن پروازی شندی*، بیتا آجیل چی
- کارشناس ارشد روانشناسی ورزش دانشگاه علامه طباطبائی، Email: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
- دکترای روانشناسی عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران و مدرس دانشگاه علامه طباطبائی
Email: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
چکیده
سلامت روان، نیاز اساسی و برای بهبود کیفیت زندگی انسان، امری حیاتی است. این عامل با ویژگیهای توانمند ساز درونی یا منابع درونی قدرت نیز ارتباط دارد و یکی از مسائل مهم و پراهمیت در زندگی امروزی به شمار میرود. علاوه بر این، هوش هیجانی بهعنوان عاملی روانشناختی، در حوزههای مختلف روانشناسی و اخیراً در ورزش نقش مهمی پیداکرده است . تابآوری نیز صرفاً به تطابق سازنده و مثبت در برخورد با مشکلات و شرایط دشوار اطلاق میشود و با توجه به اینکه گاهی افراد در شرایط سخت قادر به تحمل مشکلات و شکستها نیستند؛ بررسی این عامل و نحوۀ تعامل و فراگیری آن برای ورزشکاران و غیر ورزشکاران اجتنابناپذیر است.
پژوهش حاضر بهمنظور مقایسه هوش هیجانی، تابآوری و سلامت روان در میان دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار با توجه به جنسیت آنها انجامگرفته است. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه علامه طباطبائی در سال 93-92 تحصیلی بود که از این میان، تعداد 60 نفر (30 نفر از دانشجویان ورزشکار و 30 نفر از دانشجویان غیر ورزشکار) به روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند و ازلحاظ سن، جنس ، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل با یکدیگر همتا شدند. سپس به کلیه گویه های پرسشنامههای هوش هیجانی شاته (SSREIT,1998) و تابآوری کانر و دیوید سون (CD-RISC,2003) و سلامت روان) (GHQ,1972 پاسخ دادند. با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوراهه چند متغیری نشان داد که بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار، در هر سه متغیر هوش هیجانی، تابآوری و سلامت روان تفاوت معناداری وجود دارد. اما در مقایسه جنسیتی، زنان و مردان تنها در متغیر سلامت روان تفاوت معنادار داشتند. بررسی تعامل گروه با جنسیت نشان داد که بین زنان و مردان ورزشکار در مقایسه با زنان و مردان غیر ورزشکار در متغیرهای هوش هیجانی و سلامت روان تفاوت معنادار وجود دارد. (05/0P<). با توجه به یافتههای فوق، این پژوهش گویای اصالت و اهمیت هیجانات و تابآوری در حفظ و ارتقاء سلامت روان افراد است. که در این میان ورزش نقش مهمی را ایفا میکند. بنابراین فراهمسازی امکاناتی جهت ترغیب دانشجویان به انجام ورزشهای منظم توصیه میگردد.
واژگان کلیدی: هوش هیجانی، تابآوری، سلامت روان، ورزشکار، غیر ورزشکار.
*آدرس: تهران، بلوار غربی استادیوم آزادی ،دانشکده تربیتبدنی دانشگاه علامه طباطبائی
مقدمه
بهداشت روانی بهعنوان یکی از موضوعات مهم در عصر حاضر موردتوجه بسیاری از جوامع قرارگرفته است. هدف از بهداشت روانی، ایجاد سلامت روان از طریق پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، کنترل عوامل مؤثر در بروز بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم بهمنظور برقراری روابط صحیح انسانی است. سازمان بهداشت جهانی، سلامتی را حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نهفقط فقدان بیماری تعریف میکند (سازمان بهداشت جهانی، 2001). همانگونه که در اغلب متون علمی ورزش را بهعنوان فاکتوری که در ارتقا سلامت روان نقش ایفا میکند، معرفی میکنند؛ سازمان بهداشت جهانی نیز در سال 2002 شعار خود را تحت عنوان تحرک رمز سلامتی مطرح نمود. ورزش ازجمله روشهای مهم تکامل جسمانی، روانی و اجتماعی محسوب میشود، زیرا شرکت در فعالیتهای ورزشی، افراد را ازنظر فضایی و مکانی به یکدیگر نزدیک میکند. همچنین ورزش در سلامت و آمادگی جسمانی، تعادل و ثبات هیجانی، افزایش اعتمادبهنفس، تصویر بدنی و اجتماعی مثبت، تأمین نیازهای دوستی، رقابت، تقویت گروهی و امنیت تأثیرگذار است. بهطوریکه نتایج غفاری(1384؛ به نقل از نریمانی، 1386) نشان داد که میزان افسردگی افرادی که ورزش نمیکنند بیشتر از ورزشکاران است. همچنین موسوی گیلانی و همکاران(1381) نشان دادند که اختلاف معناداری میان سلامت روان ورزشکاران و غیر ورزشکاران وجود دارد. علاوه بر عامل سلامت روانی، اخیراً بررسی و شناخت عوامل روانشناختی مؤثر در ورزش و حتی رویدادهای زندگی روزمره در میان متخصصان و محققان افزایش چشمگیری پیداکرده است.یکی دیگر از مؤلفههای مهمی که درروان شناسی ورزش وجود دارد و با عملکرد ورزشکاران نیز در ارتباط هست، تابآوری میباشد. کانر و دیویدسون(2003) معتقد بودند تابآوری مهمترین راهبردی است که در رویکرد روانشناسی مثبت ، اخیراً موردتوجه پژوهشگران حوزه روانشناسی قرارگرفته است. همچنین آنها معتقدند تابآوری تنها در برابر آسیبها و یا شرایط تهدیدکننده نیست بلکه شرکت فعال یا سازنده فرد در محیط است. آنها تابآوری را توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی روانی در شرایط خطرناک میدانند. اکثر محققان معتقدند که افراد تاب آور در عواملی نظیر: هوش بالا، تعلق کمتر به همسالان بزهکار و بزهکاری مشترکاند (بنت، 2006). ایگلند و استروف(1993) و کرونر و هندل(2011) هوش را یکی از عوامل مؤثر بر تابآوری میدانند. درواقع این تحقیقات نشان دادهاند که هوش یک عامل تعیینکننده تابآوری است. همچنین طبق تحقیقات لیو و تئو (2003) و لوتر، کوچیتی و بکر(2002)، نشان میدهند که تحصیلات و هوش منطقی بالا بهتنهایی متضمن موفقیت نیست بلکه افراد به هوش اجتماعی نیاز دارند که شامل توانایی بازبینی احساسات و هیجانات خود و دیگران، هدایت تفکر، بهکارگیری مهارتهای ارتباطی، کنترل تکانهها، خودآگاهی، تنظیم عواطف و هیجانات، مقاومت در برابر رویدادهای ناخوشایند و بهکارگیری و بیان هیجانات در مواقع مناسب است که در اصطلاح به این نوع هوش، هوش هیجانی گفته میشود. در همین راستا پرلینی (2006) در تحقیقی با عنوان هوش هیجانی در بازیکنان تیم ملی هاکی کانادا، نشان داد که هوش هیجانی اثر بسیار مثبتی بر فاکتورهای ورزشکاران دارد. همچنین، تحقیقی بر روی زنان ورزشکار و غیر ورزشکار در زمینههای هیجانی انجام شد و مشخص شد که بین میانگین هوش هیجانی ورزشکاران و غیر ورزشکاران تفاوت معنیداری وجود ندارد اما، اختلاف هوش هیجانی ورزشکاران بهطور معنیداری متفاوت بود (تابش، 2006).در مطالعه ساسانی مقدم و بحرالعلوم ،1389 نیز نشان داده شد که دختران ورزشکار به دلیل توانایی بهتر در
قابلیتهای فردی هوش هیجانی بیشتری از دانشجویان دختر غیر ورزشکار دارند. نتایج مطالعات متعددی نیز نشان دادند که در تابآوری ورزشکاران نسبت به غیر ورزشکاران تفاوت معنیداری وجود دارد.بهطوریکه ورزشکاران از تابآوری بیشتری در مقایسه با غیر ورزشکاران برخوردارند( ورنر و اسمیت ،1992؛ به نقل از کمپل-سلیس و همکاران، 2006،، گلپی و شپرد،2004؛ به نقل از بشارت و همکاران، 1388، حسینی و بشارت ،2010) .همچنین در تحقیق حسینی و بشارت (2010) ارتباط بین تابآوری و موفقیت ورزشی و سلامت روان نیز نشان داده شد . از طرفی در تحقیق (بیژن و تو نیتا ،2014) نیز به ارتباط تابآوری در مواجهه با استرس در ورزشکاران نوجوان و بالغ اشارهشده که این عامل میتواند در یک دوره کوتاهمدت در ورزشکاران موجب غلبه بر موانع و توانمندسازی آنان در جهت ترغیب اهداف مؤثر باشد. حتی تابآوری در ورزشهای گروهی یک فرایند روانشناختی است که از افراد در برابر استرس زاهای منفی حمایت میکند (مورگان، فلچر، سارکار، 2013). با توجه به نقش این دو متغیر نهتنها در موفقیت و عملکرد ورزشی بلکه در سلامت روان و بهزیستی افراد، ضرورت تحقیق را نمایان میشود ، از طرفی علیرغم پژوهشهای متعدد در این زمینه کمتر پژوهشی به مقایسه متغیرهای فوق در دانشجویان پرداختهاند . با توجه به نیاز کشور در امر تربیت و هدایت جوانان و خصوصاً دانشجویان غیر ورزشکار به علت داشتن استرس بیشتر و اهمیت عملکرد تحصیلی و همچنین توانمندسازی دانشجویان ورزشکار ، این پژوهش انجام شد. بنابراین فرضیههای پژوهش عبارتاند از:
بین سلامت روان در دانشجویان ورزشکار دختر و پسر با دانشجویان غیر ورزشکار دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد.
بین هوش هیجانی در دانشجویان ورزشکار دختر و پسر با دانشجویان غیر ورزشکار دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد.
بین تابآوری در دانشجویان دختر و پسر ورزشکار با دانشجویان غیر ورزشکار دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد.
روش تحقیق
جامعه، نمونه, روش نمونهگیری و طرح پژوهش
روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر ورزشکار و کلیه دانشجویان دختر و پسر غیر ورزشکار دانشگاه علامه طباطبائی در سال 93-92 تحصیلی بود که از این میان، تعداد 60 نفر (30 نفر از دانشجویان ورزشکار و 30 نفر از دانشجویان غیر ورزشکار) به روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند که ازلحاظ سن، جنس ، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل با یکدیگر همتا شدند. سپس به کلیه گویه های پرسشنامههای 28 سؤالی سلامت روان (GHQ, 1972)، هوش هیجانی شاته (SSREIT,1998) و تابآوری کانر و دیویدسون (CD-RISC,2003) پاسخ دادند.
ابزار:
پرسشنامههای 28 سؤالی سلامت روان (GHQ, 1972)
نسخهی اصلی پرسشنامه سلامت عمومی از 60 سؤال تشکیلشده است اما تعدادی از نسخههای کوتاهتر نیز تهیهشده که مهمترین آنها عبارتاند از: GHQ-30 ، GHQ-21 ، GHQ-12 (گلدبرگ ، 1972). فرم 28 مادهای پرسشنامه سلامت عمومی دارای این مزیت است که برای تمام افراد جامعه طراحیشده است. این پرسشنامه دارای 4 زیر مقیاس نشانههای جسمانی، اضطراب و بیخوابی، نارسا کنش وری اجتماعی، افسردگی میباشد. از این آزمون برای هر فرد 5 نمره به دست میآید که 4 نمرهی آن مربوط به خرده مقیاسها و یک نمره هم از مجموع نمرات خرده مقیاسها به دست میآید ، که نمرهی کلی میباشد. زیر مقیاس اول (A) شامل مواردی دربارهی احساس افراد نسبت به وضع سلامت خود و احساس خستگی آنهاست و با نشانههای جسمانی همراه است. مواد این زیر مقیاس در پرسشنامه در سؤالهای 1 تا 7 مشخصشده است. زیر مقیاس دوم (B) شامل مواردی است که با اضطراب و بیخوابی مرتبط اند. هفت ماده مربوط به این زیر مقیاس در سؤالهای 8 تا 14 مشخصشدهاند. زیر مقیاس سوم (C) گسترهی توانایی افراد را در مقابله با خواستههای حرفهای و مسائل زندگی روزمره میسنجد و احساسات آنها را دربارهی چگونگی کنار آمدن با موقعیتهای متداول زندگی ، آشکار میکند. هفت مادهی مربوط به این زیر مقیاس در سؤالهای 15 تا 21 آمده است. زیر مقیاس چهارم (D) دربرگیرندهی مواردی است که با افسردگی وخیم و گرایش به خودکشی مرتبط اند و هفت مادهی متمایزکنندهی آن در پرسشنامه با سؤالهای 22 تا 28 مشخصشدهاند. روش نمرهگذاری پرسشنامه سلامت عمومی بدین ترتیب است که از گزینهی الف تا د ، نمرهی صفر ، یک ، دو و سه تعلق میگیرد. درنتیجه نمرهی فرد در هر یک از خرده مقیاسها از صفر تا 21 و در کل پرسشنامه از صفر تا 84 خواهد بود. نمرات هر آزمودنی در هر مقیاس بهطور جداگانه محاسبهشده و پسازآن نمرات 4 زیر مقیاس را جمع کرده و نمرهی کلی را به دست میآوریم.
در این پرسشنامه نمرهی کمتر بیانگر سلامت روان بهتر میباشد. بر اساس نمرهی بهدستآمده و با استفاده از جدول شمارهی 2 میتوان وضعیت فرد را در هر یک از زیر مقیاسها و در کل پرسشنامه تعیین نمود. با توجه به دادههای جدول شمارهی 2 میتوان گفت نمرهی 17 به بالا در هر مقیاس و نمرهی 41 به بالا در مقیاس کلی وخامت وضع آزمودنی را نشان میدهد.
کالمن ، ویلسون و کالمن (1983) دو پرسشنامهی سلامت عمومی و مقیاس ناامیدی بک را اجرا نمودند و ضریب روایی همزمان 69/0 را گزارش نمودند. در تحقیق هودیامونت و همکاران (1988) ، پرسشنامهی سلامت عمومی ، مقیاس موازنهی عاطفی و پرسشنامهی شرححال آمستردام را اجرا نمودند و در هر مورد ضریب همبستگی 60/0 به دست آمد. تا سال 1988 بیش از 70 مطالعه دربارهی روایی پرسشنامه GHQ در نقاط مختلف دنیا به انجام رسیده بود. بهمنظور برآورد اعتبار پرسشنامهی سلامت عمومی این پژوهشها فرا تحلیلی شده و نتایج نشان دادند ، متوسط حساسیت پرسشنامه GHQ-28 برابر با 84% (بین 77% تا 89%) و متوسط ویژگیهای آن برابر با 82% (بین 78% تا 85% ) است. در ایران نیز یعقوبی (1374) حساسیت این آزمون را 86/.
و ویژگی آن را 82/. گزارش کرده است. ضریب اعتبار نسخه فارسی پرسشنامه 28 مادهای پرسشنامه سلامت عمومی با روش باز آزمایی بافاصله زمانی 7 تا 10 روز روی گروه 80 نفره به میزان 91/. برآورده شده که در سطح خطای یکهزارم معنادار
است(پالاهنگ1374). یعقوبی (1374) ضریب اعتبار کلی این آزمون را 88/. و ضریب اعتبار خرده آزمون را بین 50/. تا81/. گزارش کرده است. میزان اعتبار این پرسشنامه به شیوه همسانی درونی (آلفای کرونباخ ) برای مقیاسهای علائم جسمی 85/. ، اضطراب و بیخوابی 78/. ، اختلال در عملکرد اجتماعی 79/. و افسردگی وخیم 91/. و کل پرسشنامه 85/. بهدستآمده است(بهمنی و عسگری، 1385).
پرسشنامه هوش هیجانی شاته (SSREIT)
این پرسشنامه در سال 1988 توسط شاته و همکاران بر اساس نظریه هوش هیجانی سالوی و مایر(1990) ساخته شد. این آزمون دارای 33 سؤال با زیر مقیاسهای ارزیابی و بیان هیجان، تنظیم هیجان و بهکارگیری هیجان است که بهصورت طیف پنج گزینهای لیکرت سنجیده میشود. مطالعه اين مقياس در ميان نوجوانان، پايايي 84/0 براي هوش هيجاني كل و براي خرده مقیاسها به ترتيب: ارزيابي و ابراز هيجان، 76/0 تنظيم و مديريت هيجان، 66/0 و بهرهبرداری از هيجان 55/0 را نشان میدهد(شاته و همکاران، 1998). خسرو جاويد (1381) همچنين در ایران پايايي آزمون را با استفاده از آلفاي كرونباخ در هوش هيجاني كل 81/0، تنظيم هيجان 78/0، ارزيابي و ابراز هيجان 67/0 و بهرهبرداری از هيجان 50/0 گزارش نمود.
مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)
این پرسشنامه دارای 25 سؤال است و در مقیاس لیکرت بین صفر (کاملاً نادرست) و پنج (همیشه درست) نمرهگذاری میشود و دارای یک نمره کل است. برای به دست آوردن امتیاز کلی پرسشنامه، مجموع امتیازات همه سؤالات را باهم جمع میکنیم. این امتیاز دامنهای از 0 تا 100 را خواهد داشت. هر چه این امتیاز بالاتر باشد، بیانگر میزان تابآوری بیشتر فرد پاسخدهنده خواهد و برعکس. نقطه برش این پرسشنامه امتیاز 50 میباشد. به عبارتی، نمره بالاتر از 50 نشانگر افراد دارای تابآوری خواهند بود(کانر و دیویدسون، 2003). جوکار(1386) در پژوهشی که بر روی دانش آموزان دبیرستانی انجام داد، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ همسانی 93درصد برای این مقیاس گزارش کرد که بیانگر پایایی مطلوب این پرسشنامه است. همچنین در این پژوهش، روایی بهدستآمده برابر با 89/0 گزارش شد.
شیوه گردآوری دادهها:
بهمنظور جمعآوری دادهها ، از دانشکدههای مختلف دانشگاه علامه طباطبایی بهصورت تصادفی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار را انتخاب کرده ، سپس با توجه به ملاحظات اخلاقی و جلب رضایت از آنان پرسشنامههای مربوطه ارائه گردید. (لازم به ذکر است که دانشجوی ورزشکار در این تحقیق شخصی است که هفتهای سه روز به مدت یک ساعت و حداقل سه ماه ورزش کرده باشد).
یافتهها
جدول 1- مقادیر توصیفی متغیرهای تحت بررسی در دو گروه ورزشکارو غیر ورزشکار با توجه به جنسیت
|
گروه ورزشکار |
گروه غیر ورزشکار |
||||||
|
مرد |
زن |
مرد |
زن |
||||
متغیر |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
هوش هیجانی |
23/136 |
14/4 |
20/125 |
31/12 |
55/117 |
32/4 |
71/123 |
29/8 |
تنظیم هیجان |
36/40 |
92/2 |
700/37 |
87/2 |
82/ 36 |
78/1 |
35/ 38 |
14/3 |
ارزیابی و بیان هیجان |
86/48 |
92/2 |
60/44 |
44/5 |
45/ 42 |
25/2 |
65/ 44 |
67/3 |
بهره برداری از هیجان |
55/42 |
32/2 |
20/39 |
39/4 |
46/ 34 |
25/2 |
06/ 37 |
34/3 |
تابآوری |
36/78 |
41/6 |
00/71 |
71/11 |
45/ 66 |
45/3 |
12/ 68 |
70/11 |
سلامت روان |
45/19 |
11/3 |
00/19 |
04/6 |
73/ 27 |
66/7 |
65/ 19 |
75/6 |
نشانه های جسمانی |
64/2 |
47/1 |
20/4 |
70/2 |
36/ 6 |
42/2 |
71/4 |
34/2 |
اضطراب و اختلال خواب |
77/2 |
45/1 |
90/3 |
51/2 |
91/ 6 |
74/2 |
88/3 |
12/3 |
اختلال در کارکرد اجتماعی |
77/13 |
07/2 |
50/10 |
31/3 |
73/9 |
07/3 |
65/ 9 |
16/3 |
افسردگی شدید |
27/0 |
55/0 |
40/0 |
52/0 |
73/4 |
88/4 |
41/1 |
32/2 |
جدول 2- تفاوتهای گروهی برای هوش هیجانی، تابآوری و سلامت روان با توجه به جنسیت
|
متغیر وابسته |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
F |
سطح معنیداری |
اندازه اثر |
گروه (ورزشکار/ غیر ورزشکار) |
هوش هیجانی |
018/1379 |
1 |
018/1379 |
659/25 |
0005/0 |
314/0 |
تابآوری |
180/741 |
1 |
180/741 |
417/9 |
003/0 |
144/0 |
|
سلامت روان |
533/269 |
1 |
533/269 |
179/8 |
006/0 |
127/0 |
|
جنس (مرد/زن) |
هوش هیجانی |
241/80 |
1 |
241/80 |
493/1 |
227/0 |
026/0 |
تابآوری |
086/110 |
1 |
086/110 |
399/1 |
242/0 |
024/0 |
|
سلامت روان |
766/246 |
1 |
766/246 |
488/7 |
008/0 |
118/0 |
|
گروه* جنس |
هوش هیجانی |
779/1000 |
1 |
779/1000 |
621/18 |
0005/0 |
250/0 |
تابآوری |
035/276 |
1 |
035/276 |
507/3 |
066/0 |
059/0 |
|
سلامت روان |
996/196 |
1 |
996/196 |
978/5 |
018/0 |
096/0 |
|
خطا |
هوش هیجانی |
720/3009 |
56 |
745/53 |
|
|
|
تابآوری |
583/4407 |
56 |
707/78 |
|
|
|
|
سلامت روان |
519/1845 |
56 |
956/32 |
|
|
|
|
کل |
هوش هیجانی |
583/6072 |
59 |
|
|
|
|
|
تابآوری |
850/5902 |
59 |
|
|
|
|
سلامت روان |
850/2466 |
59 |
|
|
|
|
جدول 2 نشان میدهد که بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار، در هر سه متغیر هوش هیجانی، تابآوری و سلامت روان تفاوت معناداری وجود دارد. اما در مقایسه جنسیتی، زنان و مردان تنها در متغیر سلامت روان تفاوت معنادار دارند. بررسی تعامل گروه با
جنسیت نشان میدهد که بین زنان و مردان ورزشکار در مقایسه با زنان و مردان غیر ورزشکار در متغیرهای هوش هیجانی و سلامت روان تفاوت معنادار وجود دارد (05/0P<).
جدول 3- تفاوتهای گروهی برای مؤلفههای هوش هیجانی با توجه به جنسیت
|
متغیر وابسته |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
F |
سطح معنیداری |
اندازه اثر |
گروه (ورزشکار/ غیر ورزشکار) |
تنظیم هیجان |
343/28 |
1 |
343/28 |
585/3 |
063/0 |
060/0 |
ارزیابی و بیان هیجان |
118/137 |
1 |
118/137 |
791/10 |
002/0 |
162/0 |
|
بهره برداری از هیجان |
675/354 |
1 |
675/354 |
438/38 |
0005/0 |
407/0 |
|
جنس (مرد/زن) |
تنظیم هیجان |
317/4 |
1 |
317/4 |
546/0 |
463/0 |
010/0 |
ارزیابی و بیان هیجان |
532/14 |
1 |
532/14 |
144/1 |
289/0 |
020/0 |
|
بهره برداری از هیجان |
861/1 |
1 |
861/1 |
202/0 |
655/0 |
004/0 |
|
گروه* جنس |
تنظیم هیجان |
713/59 |
1 |
713/59 |
553/7 |
008/0 |
119/0 |
ارزیابی و بیان هیجان |
205/141 |
1 |
205/141 |
112/11 |
002/0 |
166/0 |
|
بهره برداری از هیجان |
922/119 |
1 |
922/119 |
997/12 |
001/0 |
188/0 |
|
خطا |
تنظیم هیجان |
710/442 |
56 |
906/7 |
|
|
|
ارزیابی و بیان هیجان |
601/711 |
56 |
707/12 |
|
|
|
|
بهره برداری از هیجان |
723/516 |
56 |
227/9 |
|
|
|
|
کل |
تنظیم هیجان |
600/554 |
59 |
|
|
|
|
|
ارزیابی و بیان هیجان |
183/1078 |
59 |
|
|
|
|
بهره برداری از هیجان |
850/1084 |
59 |
|
|
|
|
جدول 3 نشان میدهد که بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار، در دو مؤلفهی ارزیابی و بیان هیجان و بهره برداری از هیجان تفاوت معناداری وجود دارد. اما در مقایسه جنسیتی، زنان و مردان در هیچیک از مؤلفههای هوش هیجانی تفاوت معنادار ندارند.
بررسی تعامل گروه با جنسیت نشان میدهد که بین زنان و مردان ورزشکار در مقایسه با زنان و مردان غیر ورزشکار در هر سه مؤلفهی تنظیم هیجان، ارزیابی و بیان هیجان، و بهره برداری از هیجان تفاوت معنادار وجود دارد (05/0P<).
جدول 4- تفاوتهای گروهی برای مؤلفههای سلامت روان با توجه به جنسیت
|
متغیر وابسته |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
F |
سطح معنیداری |
اندازه اثر |
گروه (ورزشکار/ غیر ورزشکار) |
نشانه های جسمانی |
706/60 |
1 |
706/60 |
240/13 |
001/0 |
191/0 |
اضطراب و اختلال خواب |
468/57 |
1 |
468/57 |
710/9 |
003/0 |
148/0 |
|
اختلال در کارکرد اجتماعی |
285/81 |
1 |
285/81 |
289/10 |
002/0 |
155/0 |
|
|
افسردگی شدید |
226/101 |
1 |
226/101 |
020/17 |
0005/0 |
233/0 |
جنس (مرد/زن) |
نشانه های جسمانی |
030/0 |
1 |
030/0 |
007/0 |
936/0 |
000/0 |
اضطراب و اختلال خواب |
223/12 |
1 |
223/12 |
056/2 |
156/0 |
036/0 |
|
اختلال در کارکرد اجتماعی |
085/38 |
1 |
085/38 |
821/4 |
032/0 |
079/0 |
|
|
افسردگی شدید |
435/34 |
1 |
435/34 |
790/5 |
019/0 |
094/0 |
گروه* جنس |
نشانه های جسمانی |
155/35 |
1 |
155/35 |
667/7 |
008/0 |
120/0 |
اضطراب و اختلال خواب |
457/58 |
1 |
457/58 |
877/9 |
003/0 |
150/0 |
|
اختلال در کارکرد اجتماعی |
528/34 |
1 |
528/34 |
370/4 |
041/0 |
072/0 |
|
|
افسردگی شدید |
153/40 |
1 |
153/40 |
751/6 |
012/0 |
108/0 |
خطا |
نشانه های جسمانی |
766/256 |
56 |
585/4 |
|
|
|
اضطراب و اختلال خواب |
437/331 |
56 |
919/5 |
|
|
|
|
اختلال در کارکرد اجتماعی |
428/442 |
56 |
900/7 |
|
|
|
|
|
افسردگی شدید |
063/333 |
56 |
948/5 |
|
|
|
کل |
نشانه های جسمانی |
333/366 |
59 |
|
|
|
|
|
اضطراب و اختلال خواب |
933/457 |
59 |
|
|
|
|
اختلال در کارکرد اجتماعی |
983/656 |
59 |
|
|
|
|
|
|
افسردگی شدید |
733/492 |
59 |
|
|
|
|
جدول 4 نشان میدهند که بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار، در تمام مؤلفههای سلامت روان تفاوت معناداری وجود دارد. اما در مقایسه جنسیتی, زنان و مردان تنها در مؤلفههای اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی شدید تفاوت معنادار دارند. بررسی تعامل گروه با جنسیت نشان میدهد که بین زنان و مردان ورزشکار در مقایسه با زنان و مردان غیر ورزشکار در تمام مؤلفههای سلامت روان تفاوت معنادار وجود دارد (05/0P<).
تحلیل واریانس دوراهه چند متغیری نشان داد که بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار، در هر سه متغیر هوش هیجانی، تابآوری و سلامت روان تفاوت معناداری وجود دارد. اما در مقایسه جنسیتی، زنان و مردان تنها در متغیر سلامت روان تفاوت معنادار داشتند. بررسی تعامل گروه با جنسیت نشان داد که بین زنان و مردان ورزشکار در مقایسه با زنان و مردان غیر ورزشکار در
متغیرهای هوش هیجانی و سلامت روان تفاوت معنادار وجود دارد. تفاوتهای مربوط به مؤلفههای متغیرهای فوق نیز موردبررسی قرار گرفت. (05/0P<).
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تفاوت بین زنان و مردان ورزشکار در متغیرهای هوش هیجانی، تابآوری و سلامت روان انجام شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در متغیر هوش هیجانی و هر سه مؤلفهی تنظیم هیجان، ارزیابی و بیان هیجان، و بهره برداری از هیجان تفاوت معنادار وجود دارد. مراجعه به مقادیر میانگینها نشان میدهد که این تفاوت به علت بالاتر بودن این متغیرها در مردان و زنان ورزشکار نسبت به زنان و مردان غیر ورزشکار است. البته تفاوت بین مردان ورزشکار و غیر ورزشکار در تمامی متغیرهای فوق بسیار بیشتر است و تفاوت مشاهدهشده بین زنان ورزشکار و غیر ورزشکار چندان قابلملاحظه نیست. همچنین مشخص میشود که در ورزشکاران هوش هیجانی و تمامی مؤلفههای آن در مردان بیشتر از زنان و در غیر ورزشکاران هوش هیجانی و تمامی مؤلفههای آن در زنان بیشتر از مردان است.
همچنین مشخصشده که افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در متغیر تابآوری با یکدیگر تفاوت دارند. اما جنسیت نقشی در این تفاوت بر عهده نداشت. مراجعه به مقادیر میانگینها نشان میدهد که این تفاوت به علت بالا بودن تابآوری زنان و مردان ورزشکار در مقایسه با زنان و مردان غیر ورزشکار است.
علاوه بر این پژوهش فوق نشان داد که بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در متغیر سلامت روان و هر چهار مؤلفهی نشانه های جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکرد اجتماعی، و افسردگی شدید تفاوت معنادار وجود دارد. مراجعه به مقادیر میانگینها نشان میدهد که این تفاوت به علت پایینتر بودن نمرهی متغیر سلامت روان در مردان و زنان ورزشکار نسبت به زنان و مردان غیر ورزشکار است. ازآنجاییکه پایینتر بودن نمره در این مقیاس نشاندهنده بهتر بودن وضعیت سلامت روان است بنابراین میتوان گفت که افراد ورزشکار در مقایسه با افراد غیر ورزشکار از سلامت روان بالاتری برخوردار هستند. البته تفاوت بین نمره مردان ورزشکار و غیر ورزشکار در تمامی متغیرهای فوق بسیار بیشتر است و تفاوت مشاهدهشده بین زنان ورزشکار و غیر ورزشکار چندان قابلملاحظه نیست. همچنین مشخص شد که سلامت روان مردان و زنان ورزشکاران تفاوتی با یکدیگر ندارد اما در غیر ورزشکاران سلامت روان زنان بهتر از مردان است.
همچنین زنان ورزشکار نسبت به مردان ورزشکار و مردان غیر ورزشکار نسبت به زنان غیر ورزشکار نشانه های جسمانی، و اضطراب و اختلال خواب بیشتری را گزارش کردهاند. علاوه بر این مردان ورزشکار نسبت به زنان ورزشکار اختلال در کارکرد اجتماعی بیشتری نشان دادند، درحالیکه مردان و زنان غیر ورزشکار تفاوتی در این مؤلفه نداشتند. ضمن اینکه زنان غیر ورزشکار در مقایسه با مردان غیر ورزشکار افسردگی شدید بیشتری داشتند اما این مؤلفه در زنان و مردان ورزشکار تفاوتی نداشت.
با توجه به دستورات و نکات سازمان بهداشت جهانی (2001) مبنی بر اهمیت ورزش در ارتقا سلامت روان, احتمالاً میتوان اینگونه نتیجه گرفت که این تفاوتها در مؤلفه سلامت روان میان ورزشکاران و غیرورزشکارن براثر داشتن ورزش منظم پدید میآید. این نتایج با یافتههای موسوی گیلانی (1381) و غفاری (1384) همسو بود. از طرفی اثرات ورزش در مردان و زنان
تقریباً یکسان خواهد بود و باعث ارتقا سلامت روان آنها میشود. بعلاوه، مؤلفه تابآوری که در میان ورزشکاران و غیر ورزشکاران دارای اخلاف معناداری بود، احتمالاً به دلیل سرسختی ورزشکاران در مواجهه با مشکلات است.
با توجه به بالاتر بودن هوش هیجان، تابآوری و سلامت روان در مردان وزنان ورزشکار نسبت به مردان و زنان غیر ورزشکار، تأثیر ورزش بر بهبود متغیرهای فوق بهخوبی مشخص میگردد. بنابراین توصیه میشود تدابیری بهمنظور بهکارگیری جدیتر ورزش در جهت بهبود وضعیت روانشناختی افراد اندیشیده شود. از محدودیت این پژوهش نیز میتوان به تعداد کم آزمودنیها ، محدود بودن جامعه آماری و همچنین نداشتن اطلاعاتی در خصوص سابقه ورزش ( نوع رشته ورزشی و طول مدت ورزش ، گروهی یا انفرادی ) اشاره کرد که از محققان درخواست میشود تا در تحقیقات بعدی با در نظر گرفتن این محدودیتها و رفع آن اقدام به انجام پژوهش نمایند
.
منابع:
بهمنی، ب؛ عسگری؛ ع (1385)، هنجاریابی ملی و ارزیابی شاخصهای روانسنجی پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) برای دانشجویان علوم پزشکی ایران، مجموعه مقالات سومین سمینار بهداشت روانی دانشجویان ایران، ص67-67.
پالاهنگ، ح؛ نصر، م؛ براهنی، م.ت و همکاران (1374). بررسی اپیدمیولوژی اختلالات روانی در شهر کاشان، فصلنامه اندیشه و رفتار، سال 5، شماره 4، ص 395-381.
جوکار، بهرام. (1386). "نقش واسط ای تابآوری در رابطه با هوش هیجانی و هوش عمومی با رضایت از زندگی". روانشناسی معاصر، دوره دوم، شماره چهارم، ص: 11-22.
موسوی گیلانی، سیدرضا؛ کیانپور، محسن و صادقی خراشاد، محمود (1381)، مقایسه سلامت روانی دانشجویان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار، طیب شرق، سال4، شماره 1، ص50-43.
نریمانی، محمد؛ آریان پوران، سعید و صادقیه اهری، سعید (1386)، مقایسه خودپایی و سلامت عمومی در ورزشکاران گروهی و انفرادی و افراد غیر ورزشکار، فصلنامه پایش، سال 6، شماره 3، ص 184-179.
یعقوبی، ن؛ نصر؛ م , شاه محمدی، د (1374)، بررسی اپیدمیولوژی اختلالات روانی در مناطق شهری و روستایی شهرستان صومعه سرای گیلان، فصلنامه اندیشه و رفتار، سال1، شماره 4، ص65-55.
Bejan, R., & Tonita, F. (2014). The role of the resilience in coping with stress in sports. Pricida Social and Behavioural Sciences, 117,402-407.
Bennett, C., & Cam Kouropoulos, N. (2006). Affect regulated indirect effects of trait anxiety and trait resilience on self – esteem. Journal of Personality and individual differences, 41: 341-352.
Connor, K. M., & Davidson, J. R. T. (2003). Development of a new resilience scale: The Connor Davidson resilience scale (CD – RISC). Journal of Depression and anxiety, 18: 76-82
Goledberg, D. P. (1972). The detection of psychiatric illness by questionnaire: A technique for the identification and assessment of non-psychotic illness. Oxford University Press, London, New York.
Kalman, T. P., Wilson, P. G., & Kalman, C. M. (1983). Psychiatric morbidity in long term renal transplant recipient and patient undergoing haemodialysis: A comparative study. Journal of American Medical Association. 250, 55-58 Kroner, H. W., & Handel, C. (2011). Trait anxiety, state anxiety and coping behavior as predictors of athletic performance. Journal of Anxiety research, 1: 225-234.
Lieu, A. K., Lieu, M. T. L., Lieu. A. W. L. & Theo. G. B. S. (2003). The case for emotional literacy: the influence of emotional intelligence on problem behaviors in Malaysian. Secondary school students. Journal of moral education.22: 36-49.
Luther, S. S., Cochiti, D. & Becker, B. (2002). The contract of resilience: a critical evaluation and guidelines for future work. Journal of Child development, 71: 543-562.
Morgan, P.B.C., Flecher, D., & Sarkar, M. (2013). Defining and characterizing team resilience in elite sport. Journal of Psychology of sport and Exercise, 14 (4), 549-559.
Perlini,H., & Halverson,R.T. (2006). Emotional intelligence in the national hockey team. Journal of beah.sci.38(2):109-119
Tabesh, S. (2006). Comparison of emotional intelligence between athletic women (with open and close skill) and non athletes. Journal of Harkat, 5; 29: 33-42.