کارکردهای اجرایی در افراد افسرده با غیر افسرده

Executive functions in depressed individuals

*بیتا آجیل چی

**دکتر حسن احدی

***دکتر وحید نجاتی

دکتر علی دلاور****

 

چکیده

زمینه و هدف: وجود نقایص در کارکردهای اجرایی، ‌به ویژه توجه در بیماران افسرده به خوبی مشخص شده است. در این راستا، هدف مطالعه حاضر بررسی کارکردهای اجرایی در افسردگی ، با تاکید بر توجه انتخابی، انتقالی و پایدار، در مقایسه با همتایان سالم بود.

 

روش: مطالعه حاضر یک پژوهش تحلیلی از نوع مقطعی مقایسه­ای و جامعه آماری آن کلیه افراد افسرده شهر تهران بودند. پس از مراجعه به یکی از کلینیک های روان شناسی شهر تهران و انجام غربالگری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک و مصاحبه تشخیصی ساختار نیافته بر اساس نسخه چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، تعداد 30 نفر از افراد مبتلا به افسردگی (با نقطه برش 21) به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شده و تعداد 30 نفر از افراد سالم از نظر جنس، سن، وضعیت تاهل و میزان تحصیلات با گروه بیمار همتا شدند. درنهایت، آزمونهای رایانه ای استروپ، دسته بندی کارتهای ویسکانسین و عملکرد مداوم، بر روی آزمودنی­های هر دو گروه  اجرا شد.

یافته ها: تحلیل داده­ها به وسیله از آزمون تی دو گروه مستقل برای بررسی همتا بودن گروهها و مقایسه متغیرهای تحت بررسی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که دو گروه از نظر توجه انتخابی و توجه انتقالی با یکدیگر تفاوت معنادار دارند، اما در توجه پایدار تفاوت معناداری مشاهده نشد.

نتیجه گیری: یافته های این پژوهش تلویحات قابل توجهی در خصوص نقش شدت افسردگی در تخریب کارکردهای اجرایی به خصوص توجه پایدارِ این دسته از افراد در بر دارد.

 

واژه­های کلیدی: کارکردهای اجرایی، توجه انتخابی، توجه انتقالی، توجه پایدار، افسردگی.

 

*دانشجوی دکترای روان شناسی عمومی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات (نویسنده مسئول)Aاین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید                

این مقاله مستخرج از پایان نامه نویسنده مسئول است.

**استاد دانشگاه علامه طباطبایی

***استادیار دانشگاه شهید بهشتی

****استاد دانشگاه علامه طباطبایی

Abstract

Aim: Executive functions deficits, especially in attention, is well documented in depressed individuals. In this regard, the aim of this study was investigating of executive functions in depression, with emphasis on sustain, selective and shifting attention, and comparing them with normal counterparts.

Method: This research is an analysis study with compare-sectional design and statistical community was all depressed individuals of Tehran. After refer to one of psychological clinic in Tehran and screening by Beck inventory and unstructured interview based on DSM-IV, 30 depressed individuals (with score s over 21) selected by access sampling method. Then 30 normal persons were matched with them in sex, age, married status and education levels. Finally, Computer based tests of Stroop, Wisconsin cards sorting, and Continuum performance test were preformed in both groups.

Results: Data were analyzed by t test for matching and compare of study variables. Findings showed that selective and shifting attentions were significantly deferent between groups. But there was no difference in sustain attention.

Conclusion: Findings of this research have important implications about depression levels role in impairs of executive functions, especially sustain attention.

 

Keywords: Executive functions, selective attention, shifting attention, sustain attention, depression.


مقدمه

وجود نقایص شناختی به ویژه در کارکردهای اجرایی در بیماران افسرده به خوبی مشخص شده است ]1، 2، 3[ و تاثیر افسردگی بر وظایف شناختی،‌ موجود در مقیاسهای سنجش کارکرد اجرایی، در افراد افسرده بدون یک اختلال عصبی همراه، به وضوح قابل مشاهده است ]4، 5، 6[. مطالعات اخیر در این زمینه نشان داده اند که برخی از بدکارکردی های شناختی، حتی پس از بهبود وهله های افسردگی و از بین رفتن علائم افسردگی نیز باقی می مانند ]7، 8 .[به طور کلی، کارکردهای اجرایی نشان دهنده ی فرایندهای شناختی همچون توانایی پایداری و تغییر توجه، بازداری پاسخهای مسلط، نگهداری اطلاعات در حافظه کاری، و پاسخهای برنامه ریزی شده هستند ]9[. مطالعاتی که رابطه بین افسردگی و کارکردهای اجرایی را مورد بررسی قرار داده اند دریافته اند که افسردگی با نواقصی در کارکردهای اجرایی از قبیل برنامه ریزی، انتقال توجه، و بازداری همراه است ]10، 11[. میاک[1] و همکاران ]12[ با استفاده از یک پایه نظری برای کارکردهای اجرایی، با مرور نظریه های مختلف در این مورد و با استفاده از روش تحلیل عامل تائیدی، نظریه ای از کارکردهای اجرایی مرتبط با لوب پیشانی را معرفی کرده اند که شامل سه بعد: 1)تغییر بین تکالیف یا مجموعه های ذهنی (تغییر توجه) 2) به روزرسانی و بازبینی بازنمایی های حافظه ی فعال (به روز رسانی) و 3)بازداری پاسخ نیرومند (بازداری) است. در این راستا،  هاشمی و حکمتی در بررسی کارکردهای اجرایی در افراد افسرده دریافتند که افراد افسرده در بازداری، تغییر توجه، و به روز رسانی حافظه فعال که مولفه های کارکرد اجرایی بر اساس الگوی سه مولفه ای میاک هستند، با افراد غیر افسرده تفاوت دارند ]13[. اما  ورگارا لوپز، ورگارا و کلدر[2] و همکاران بررسی رابطه بین علائم افسردگی و مولفه های کارکرد اجرایی در نوجوانان نشان داد که هیچکدام از مولفه های تغییر توجه و بازداری با علائم افسردگی رابطه نداشتند ]14[. بررسی ادبیات پژوهشی موجود برای بررسی رابطه بین افسردگی و بد کارکردی اجرایی نتایج متناقضی را به دست می دهد. با وجود این که برخی از پژوهشها نشان می دهند که بیماران افسرده در کارکردهای اجرایی شامل توجه ]15، 16[، تصمیم گیری ]17[، برنامه ریزی ]15[ سرعت پردازش اطلاعات، ‌توجه انتخابی، و گوش به زنگ بودن ]18[، بازداری کلامی و سیالی کلامی ]19[ نقص هایی نشان می دهند، اما یافته های دیگر چنین نقص ها و آسیب هایی را در افراد افسرده نشان ندادند. به عنوان مثال کارکردهای اجرایی ]18[، توجه ]20، 21[ و تغییر توجه ]19[ در بیماران افسرده و افراد غیر افسرده تفاوتی با یکدیگر نداشتند. بنابراین انجام پژوهشهای بیشتر در این خصوص لازم به نظر می رسد. بر اساس اعتقاد نظریه های شناختی مربوط به افسردگی، سوگیریهای منفی در پردازش اطلاعات ]22[ به ویژه سوگیری های توجهی منفی ]3[ از ویژگی های مشخص افراد افسرده به شمار می رود. به طور کلی، این قبیل مدلها پیشنهاد می کنند که این قبیل سوگیری ها در حافظه، ادراک و توجه باعث ابقاء افسردگی می گردند ]23[. از آنجایی که توجه، پایه و اساس تمامی کارکردهای شناختی بوده و به عنوان دروازه ورود اطلاعات به مغز در نظر گرفته می شود ]24[، در بین کارکردهای اجرایی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و به صورت تمرکز واضح ذهن بر یک یا چند شی، یا زنجیره ای از محرکهای همزمان تعریف می شود. به عبارت دیگر، توجه صرف نظر کردن از برخی محرکها به منظور رسیدگی به محرکهای دیگر است ]25[ .در حیطه توجه، انتظار می رود که افراد افسرده  به طورانتخابی به محرکهای منفی توجه نشان دهند و در مقابل، محرکهای مثبت از فیلتر توجهی آنها عبور نمی کنند.. چنین سوگیریهایی به صورت چرخشی در ابقاء و نگهداشت افسردگی ادای سهم می کنند  ]23[. البته بررسی ادبیات پژوهشی مربوط به رابطه بین علائم

 

افسردگی با معیارهای توجه نیز، نتایج دو پهلویی به دست می دهد. برخی از محققان رابطه معناداری بین افسردگی و تخریب در عملکرد توجهی را مشاهده کرده اند ]26، 27، 28[. در حالیکه برخی از دیگر پژوهشگران چنین رابطه ای را به دست نیاوردند ]29، 30، 31[. مطالعات عصب شناختي جنبه هاي متعددي از توانايي هاي توجهي را به تصوير کشيده اند که سه بخش عمده آن عبارتند از توجه انتخابي، توجه انتقالي و توجه پايدار. طبق تعریف،. توجه انتخابي، توانايي انتخاب اطلاعات برجسته براي پردازش هاي شناختي تکميلي، توجه انتقالي توانايي انتقال توجه از يک موضوع به موضوع ديگر، و توجه پايدار، توانايي حفظ گوش به زنگي در وراي زمان است ]32[. با توجه به تناقضات بسیار در پیشینه پژوهشی موجود در خصوص کارکردهای اجرایی افراد افسرده، با تمرکز ویژه بر کارکردهای توجهی، و به واسطه محوریت اساسی توجه در کارکردهای شناختی به عنوان نقطه شروع پردازش اطلاعات، تفکر و شناخت، فرضیه پژوهش حاضر بدین صورت شکل گرفت که، بین کارکردهای اجرایی، اختصاصا توجه انتخابی، انتقالی و پایدار افراد افسرده در مقایسه با همتایان سالم تفاوت معناداری وجود دارد.

روش

طرح پژوهش: پژوهش حاضر تحلیلی از نوع مقطعی مقایسه ای و یک مطالعه پس رویدادی به شمار می رود.

آزمودنیها: جامعه مورد مطالعه افراد 19 تا 40 ساله مبتلا به افسردگی بودند که طی شش ماه نخست سال 1391 به یکی از کلینیکهای روانشناسی در شهر تهران مراجعه کرده، تشخیص بالینی یاد شده را بر اساس مصاحبه ساختار نیافته منطبق بر ملاک های متن باز نگری شده ویراست چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSMIV ) توسط یک روان پزشک یا یک روان شناس دریافت کرده بودند. 30 بیمار از فهرست مراجعین مبتلا به افسردگی به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و با 30 فرد بدون سابقه آسیب روان پزشکی یا روان شناختی که از نظر متغیرهای سن، جنس، میزان تحصیلات و وضعیت تاهل با گروه نخست همتا شده بودند از لحاظ توجه پایدار، با استفاده از آزمون عملکرد مداوم، توجه انتخابی، با استفاد از آزمون استروپ، و توجه انتقالی، با استفاده از آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین مورد مقایسه قرار گرفتند. در گروه مبتلا به افسردگی شرایط ورود به مطالعه احراز ملاک های تشخیص اختلال افسردگی منطبق با ملاک های DSM-IV و هم چنین کسب نمره 21 و بالاتر در پرسش نامه بک بود. در گروه سالم نداشتن سابقه آسیب روان پزشکی  ملاک ورود به مطالعه در نظر گرفته شد.

ابزار:

1- پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی: این پرسشنامه توسط محقق و به منظور تعیین مشخصات جمعیت شناختی آزمودنی ها از جمله سن، جنس، وضعیت تاهل و سطح تحصیلات تهیه شد.

2- پرسشنامه افسردگی بک[3]: این آزمون را بک و همکاران ابداع کرده اند. علائم افسردگی که توسط این آزمون سنجیده می شود شامل: علائم هیجانی و عاطفی، انگیزشی و شناختی، و جسمانی و نباتی است. بک اعتبار آزمون را با روش اسپیرمن- براون 93/0 گزارش نموده است. این پرسشنامه دارای 21 پرسش است که هر پرسش آن چهار گزینه (3، 2، 1، 0) دارد. آزمودنی ها با کشیدن دایره دور شماره ای که با احساس شان در آن هفته متناسب تر است، به سئوال ها پاسخ می دهند. ویژگی های روان سنجی این 1رسش نامه در یک نمونه 94 نفری در ایران به این پرح بود: ضریب آلفا[4]  91/0، ضریب همبستگی میان دو نیمه آزمون 89/0 و ضریب باز آِمایی 94/0]33[. همچنین در مطالعه ای که در دانشگاه علوم پزشکی تهران (بیمارستان روزبه) انجام شد، روایی و پایایی این آزمون را در جمعیت سالم و بالینی بالا و قابل قبول نشان داده است ]34[.

3- آزمون رنگ - واژه استروپ[5]: این آزمون که یکی از پرکاربردترین آزمون­های توجه انتخابی یا توجه متمرکز و بازداری پاسخ است ]35، 36[ يک مدل آزمايشگاهي و به عنوان يک آزمون پايه براي عملکرد قطعه پیشانی مغز مي­باشد. در پژوهش حاضر، نوع رایانه­ای آن مورد استفاده قرار گرفت که مشتمل بر سه مرحله زير مي­باشد: الف- در مرحله اول که مرحله کوشش­هاي هماهنگ مي­باشد، اسامي چهار رنگ اصلي با رنگ سياه در مرکز صفحه نمايشگر ظاهر مي­شود و شرکت­کننده بايد هر چه سريع­تر بر اساس اسامي رنگ­ها يکي از کليدهاي آبي، قرمز، زرد و يا سبز را بر روي صفحه کليد فشار دهد. ب- در مرحله دوم اسامي چهار رنگ اصلي، هر کدام به رنگ خودشان در مرکز صفحه رایانه ظاهر می­شود و شرکت­کننده بايد هر چه سريع­تر کليد مطابق با هر رنگ را در صفحه کليد فشار دهد. ج- مرحله سوم، مرحله کوشش­هاي ناهماهنگ يا تداخل مي­باشد که اسامي چهار رنگ اصلي هر کدام با رنگي متفاوت از رنگ خودشان بر صفحه ظاهر شده و از شرکت­کننده خواسته مي­شود تا هرچه سريع­تر بر اساس رنگ کلمه، کليد مطابق با آن را در صفحه کليد فشار دهد؛ به عنوان مثال کلمه قرمز با رنگ ديگري (مثلاً سبز ) نوشته مي­شود و شرکت­کننده می­بایستی به جاي معني کلمه، رنگ جوهر آن را تعيين کند. شاخص­هاي مورد سنجش در اين آزمون عبارتند از: دقت (تعداد پاسخ هاي صحيح) و سرعت (ميانگين زمان واکنش پاسخ­هاي صحيح در برابر محرک بر حسب هزارم ثانيه). پایایی آزمون استروپ، بر اساس پژوهش اوتلو[6] و گراف[7] در سال 1995]به نقل از 37[ به روش بازآزمایی برای هر سه کوشش به ترتیب معادل 01/0، 83/0 و 90/0 بود. قدیری، جزایری، عشایری و قاضی طباطبایی ]38[ پایایی بازآزمایی هر سه کوشش این آزمون را به ترتیب 6/0، 83/0 و 97/0 گزارش کردند.

4- آزمون دسته­بندی کارت­های ویسکانسین[8]: این آزمون يکي از شاخص­هاي اصلي تعیین عملکرد قطعه پيشاني مغز بوده و متداولترین آزمون برای ارزیابی کارکردهای اجرایی به­شمار می­رود ]39[. از این آزمون به­طور سنتی برای بررسی کارکردهای اجرایی مغز شامل تغییر مجموعه ]40[، انعطاف­پذیری ]41[، حل مسأله ]42[ و شکل­گیری مفهوم و توانایی غلبه بر گرایش به تکرار و درجازدن استفاده می­شود. علاوه بر اين، آزمون مزبور به عنوان ارزيابي­کننده ميزان انتقال پاسخ نیز مورد استفاده قرار مي­گيرد ]43[. در اين آزمون، شرکت­کننده بايد مفهوم يا قانوني را که در مرحله­اي از آزمايش دريافته است، در دوره­هاي متوالي حفظ کند و وقتي قوانين دسته­بندي تغيير کند، او نيز مفاهيم قبلي را تغيير دهد ]44[. در پژوهش حاضر، نوع رایانه­ای آزمون ویسکانسین مورد استفاده قرار گرفت. آزمون مذکور داراي 64 کارت غير متشابه است. بر روي کارت­ها چهار نوع شکل (مثلث، ستاره، صليب و دايره) چاپ شده است و تعداد هر يک از شکل­ها بر روي کارت از يک تا چهار در نوسان مي­باشد. در ضمن هر يک از کارت­ها به يکي از رنگ­هاي چهارگانه (آبي، قرمز، زرد و سبز) مي­باشد. بنابراين آزمون داراي سه اصل شکل (چهار نوع)، تعداد (چهار حالت) و رنگ (چهار رنگ) مي­باشد. ترکيب اين سه اصل، 64 حالت را تشکيل مي­دهد. در واقع هر يک از کارت­ها نمايانگر يک حالت مي­باشد که تکرار نمي­شود. نمرات زير از اين آزمون به دست مي­آيد: 1- تعداد پاسخ­هاي صحيح،  2- نمره خطاي درجاماندگي: اين خطا وقتي مشاهده مي­شود که پاسخ­دهنده علي­رغم تغیير اصل از سوي آزمايشگر بر اساس اصل پيشين به طبقه­بندي خود ادامه دهد و يا اينکه بر پايه يک گمان نادرست به دسته­بندي کارت­ها اقدام کند و علي­رغم دريافت بازخورد "غلط" به پاسخ نادرست خود اصرار ورزد. 3- تعداد طبقات: به تعداد دسته­بندي­هاي صحيح بر اساس سه اصل رنگ، شکل و تعداد اطلاق مي­شود و از صفر تا سه در نوسان است. اعتبار این آزمون برای سنجش نارسایی­های شناختیِ پس از آسیب­های مغزی، در پژوهش لزاک[9] ]45[ بیش از 86/0 و پایایی آن در پژوهش اسپرین[10] و استراوس[11] در سال 1991 ]به نقل از 37[ بر اساس ضریب توافق ارزیابان، 83/0 گزارش شده است. نادری در سال 1373 ]به نقل از 37[ با استفاده از روش بازآزمایی، پایایی این آزمون را در جمعیت ایرانی 85/0 گزارش نموده است.

5- آزمون عملکرد مداوم[12]: آزمون معتبری است که از آن برای یافتن اختلال در عملکرد توجه مداوم و نقایص بازداری استفاده می­شود ]46، 47[. در يک سري، اعداد با فاصله زماني معين ظاهر شده و دو محرک به عنوان محرک هدف تعيين مي­شود. شرکت­کننده بايد با مشاهده اعداد مورد نظر هر چه سريع­تر کليد مربوطه را بر روي صفحه رایانه فشار دهد. محرک هدف نسبتاً کمياب و نهفتگي ارائه نسبتاً کوتاه مي­باشد ]48[. متغيرهاي مورد سنجش در اين آزمون عبارتند از : 1- خطاي حذف (فشار ندادن کليد هدف در برابر محرک) 2- خطاياعلام کاذب (فشار دادن کليد در برابر محرک غير هدف) 3- زمان واکنش (ميانگين زمان واکنش پاسخ­هاي صحيح در برابر محرک بر حسب هزارم ثانيه). در این آزمون خطاي حذف و زمان واکنش با نقصان توجه و خطاي اعلام کاذب با تکانشوري در ارتباط هستند. همچنین سرعت پردازش اطلاعات با ميانگين زمان واکنش و همساني با تغييرپذيري زمان واکنش مرتبط می­باشد]49[. از این آزمون برای سنجش خطاهای توجه در طیف گسترده­ای از اختلالات روانی استفاده شده است ]50[. حسنی و هادیان­فر در سال 1386 ]به نقل از 37[ پایایی این آزمون را از طریق بازآزمایی برای قسمت­های مختلف، بین 59/0 تا 93/0 گزارش کرده­اند .

روند اجرای پژوهش: بعد از جلب رضایت و همکاری کلینیک روان شناسی مورد نظر، پرونده های بیماران مورد مطالعه قرار گرفت و از میان آنها، افراد دریافت کننده تشخیص افسردگی مشخص شده و به پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند و 30 نفر از افرادی که نمره بالای 21 دریافت کرده و برای شرکت در پژوهش اعلام همکاری کردند انتخاب شدند.  عدم ابتلا به افسردگی در افراد گروه مقایسه نیز با استفاده از پرسشنامه بک مشخص گردید. سپس آزمونهای مد نظر پژوهش با استفاده از یک لپ تاپ برای افراد هر دو گروه به صورت انفرادی اجرا شد. در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شد.

یافته­ها

اطلاعات جمعیت­شناختی هريک از گروه‌ها شامل مقادير ميانگين و انحراف‌معيار متغيرهای سن، جنسيت و وضعیت تاهل افراد و همچنین نتایج مربوط به همتاسازی دو گروه در این متغیرها از طریق آزمون t مستقل در جدول 1 ارائه شده است.

 

(جدول1)

 

همانطور که در جدول 1 مشاهده می گردد، دو گروه در هیج یک از متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند.

به منظور مقایسه کارکردهای توجه انتخابی از آزمون استروپ استفاده شد و نتایج دو گروه با استفاده از آزمون تی مستقل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج در جدول زیر ارائه شده است.

 

(جدول2)

 

همان‌گونه که در جدول 2 قابل مشاهده است،. تنها در ميانگين تعداد پاسخ های درست (دقت) در مرحله سوم آزمون استروپ تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده مي‌گردد (05/0P<). مقايسه ميانگين‌ها حاکي از کمتر بودن تعداد پاسخ های درست در گروه افسرده است. دو گروه از نظر زمان واکنش (سرعت) در هیچ یک از مراحل آزمون تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند.

 

به منظور بررسی کارکرد های توجه انتقالی از آزمون ویسکانسین استفاده شد و داده های دو گروه با استفاده از آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده در جدول زیر ارائه شده است.

 

(جدول3)

 

همان‌طور که در جدول 3 ملاحظه مي‌گردد، آزمون تي مستقل در بررسي کارکردهاي توجه انتقالي نشان می­دهد که تفاوت معناداري در تعداد پاسخ‌هاي درست و خطاي درجاماندگي بین دو گروه وجود دارد به طوریکه در افراد افسرده تعداد پاسخ های درست کمتر و خطای درجاماندگی بیشتر است. تفاوت معناداری در طبقات تکميل شده مشاهده نشد (05/0P<).

کارکردهاي توجه پايدار شرکت­کنندگان نیز با استفاده از آزمون عملکرد مدارم مورد سنجش قرار گرفت. در جدول 4 مقادير ميانگين و انحراف معيار هر يک از اين خرده مقياس­ها در دو گروه قابل مشاهده است. به منظور مقايسه دو گروه در این آزمون از آزمون تي مستقل استفاده گرديد.

 

(جدول4)

 

نتايج ارائه شده در جدول 4 حاکي از عدم وجود تفاوت معنادار در ميانگين زمان واکنش، خطاي ارتکاب و خطای حذف بین دو گروه است (05/0P<).

بحث

یافته­های این مطالعه با توجه به جدول 2 نشان داد که بين دو گروه از نظر عملکرد توجه انتخابي تفاوت معناداري وجود دارد؛ به عبارت ديگر گروه افسرده نسبت به گروه همتای خود در تداخل بازداری نشان دادند، یعنی با دقت کمتری عمل کردند. این یافته با پژوهشهای کلئوگ و همکاران ]23[، النبوگن و شوارتزمن[13] ]51[ وچیوئن یی لو و آلن[14] ]52[ که تفاوت معناداری بین افراد افسرده و سالم در توجه انتخابی به دست آوردند همخوانی دارد. اما پژوهش های، کلئوگ و همکاران؛ و چیوئن یی لو و آلن  در زمان واکنش دو گروه تفاوت مشاهده کردند،‌ به طوری که انتقال توجه افسرده ها در پاسخ به تکالیف هیجانی مشکل داشته و زمان بیشتری را برای آن صرف می کردند، در حالی که در پژوهش حاضر دو گروه از لحاظ سرعت تفاوتی نداشتند، ‌بلکه در دقت پاسخ دهی، افسرده ها عملکرد پایین تری نشان دادند. پژوهش لیونگ، لی، یپ، ای، و وونگ[15] ]53[ در خصوص وجود تفاوت معنادار در توجه انتخابی افسرده ها با افراد سالم نیز با پژوهش حاضر همخوان است. آنها در تحقیق خود چنین نتیجه گرفتند که افراد افسرده نسبت به محرکهای مرتبط با خلق افسرده توجه، انتخابی سوگیرانه دارند، و در بازداری توجه نسبت به محرکهای مرتبط با افسردگی دچار مشکل نیستند.

توجه انتخابی توانایی نگهداشت منابع توجهی بر محرکهای خاص و چشم پوشی کردن از محرکهای انحرافی است ]54[. سو گیری در توجه انتخابی یکی از آسیب های شناختی مرتبط با افسردگی محسوب می گردد ]53[. افراد افسرده عمدتا در پاسخ به اطلاعات هیجانی سو گیری توجه نشان داده و در مقایسه با محرکهای خنثی و شاد، هنگام ارائه محرکی با بار هیجانی منفی (غم) ، برای زمانی نسبتا طولانی (مثلا یک ثانیه) روی آن توقف می کنند. این قبیل سوگیری ها در پردازش اطلاعات همگرا با خلق افسرده، قوی بودن افسردگی را آشکار ساخته و نقش مهمی در شروع، ابقاء و عود این اختلال بر عهده دارند ]23، 55[. یافته دیگر پژوهش حاضر با توجه به جدول 3 این بود که دو گروه از لحاظ توجه انتقالی نیز تفاوت معناداری داشتند، به طوریکه افراد افسرده تعداد پاسخ های درست کمتر و خطای درجاماندگی بیشتری نسبت به افراد سالم نشان دادند. توجه انتقالی، توانایی هشیارانه ی گرفتن منابع توجهی از یک محرک و اختصاص دادن آنها به محرکی دیگر است ]54[. این نوع توجه غالبا با آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین سنجیده می شود. یافته به دست آمده از پژوهش حاضر با پژوهشهای بسیاری که نواقصی را در عملکرد افراد افسرده در آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین گزارش کرده اند همخوان است ]56، 57، 58، 2[. این یافته با پژوهش راونکیلد و همکاران ]16[که نواقصی در کامل کردن این آزمون توسط بیماران با افسردگی متوسط تا شدید را پیدا کردند، و پژوهش چانون و گرین[16] ]59[ که ضعف عملکرد در آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین را در افراد دارای خلق افسرده (بر اساس پرسشنامه افسردگی بک) مشاهده کردند، و حتی  با پژوهش آستین و همکاران ]4[ که تخریبهای عمده ای را در خطاهای درجا ماندگی در بیماران مالیخولیایی در مقایسه با افراد گروه کنترل گزارش کرده اند، نیز در یک راستا قرار می گیرد. اما با نتیجه پژوهش  فوساتی و همکاران ]10[ که نقص معناداری در آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین افراد با افسردگی متوسط و دارای کندی حرکتی پیدا نکردند، و پژوهش ناکانو و همکاران ]19[ که در آن بیماران افسرده در این آزمون، عملکرد متفاوتی با گروه کنترل نشان ندادند، همخوانی ندارد. از دیگر پژوهش های همسو با این یافته می توان از پژوهش میریام و همکاران ]58[، نام برد که در آن بیماران افسرده در مقایسه با افراد سالم نواقص معناداری را در چندین مقیاس آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین از خود نشان دادند که این نواقص با شدت افسردگی در ارتباط بودند. همچنین پژوهش لاک وود[17] و همکاران ]60[ که با استفاده از آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین به مقایسه بیماران افسرده جوان و سالمند پرداختند و دریافتند که بیماران افسرده ی سالمند فقط در شاخص در جاماندگی مشکلاتی دارند، در حالیکه افراد افسرده ی جوان در هر سه شاخص مر بوط به این مولفه آسیب دیده بودند. ناکانو و همکاران ]19[ چنین بیان کرده اند که شاید بتوان فرض کرد که در درون بخش های قشر پیش پیشانی، فعالیت پیش پیشانی پشتی- جانبی،‌ به آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین که توانایی انتقال توجه را تعیین می کند، حساس است. از آنجایی که توجه انتقالی مبتنی بر درک قواعد انتزاعی است، می توان گفت که بیماران افسرده در شناسایی نشانه های انتزاعی یا تلویحی مشکل دارند و نمی توانند قوانین و فرضیه ها را به درستی ارزیابی کنند. در این رابطه فوساتی و همکاران ]10[ نیز اشاره کرده اند که بیماران افسرده در ساختن فرضیه و آزمون آن مشکلاتی نشان می دهند. در رابطه با توجه پایدار، یافته های مندرج در جدول 4 نشان داد که دو گروه  در هیچ یک از مولفه های آزمون عملکرد مداوم، تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. این نتیجه با یافته های برخی از پژوهشهای صورت گرفته در این خصوص، که نقایصی در توجه پایدار افراد افسرده (با استفاده از آزمون عملکرد مداوم) به دست نیاوردند مانند پژوهش کلارک، کمپتون، اسکارنا، گراسبی و گودوین[18] ]61[ همخوان است. اما با نتایج حاصل از بسیاری از پژوهش ها که نشان داده اند توجه پایدار ومداوم از جمله کارکردهای شناختی است که در افراد افسرده دچار آسیب و نقصان می گردد ]62، 63[ همخوان نیست. همچنین با نتایج پژوهش هان[19] و

 

همکاران ]64[ که در مطالعه خود به بررسی نواقص عصب شناختی نوجوانان افسرده در توجه، تصمیم گیری عاطفی، و کنترل شناختی پردازش هیجانی پرداختند و دریافتند که نوجوانان افسرده در مقایسه با غیر افسرده ها دارای توجه پایدار معیوب هستند، در یک راستا قرار نمی گیرد. توجه پایدار یک نیاز اساسی برای پردازش اطلاعات است. تقریبا تمام جنبه های پردازش شناختی، مانند رمزگردانی، اندوزش، برنامه ریزی و حل مسئله، در دوره های توجه پایدار اتفاق می افتند ]65، 66[. افراد مبتلا به نقص در توجه پایدار ممکن است قادر به تطابق با تقاضاهای محیط نبوده و نتوانند رفتار خود را از طریق بازداری رفتار نامناسب اصلاح نمایند ]67[. نقص در توجه پایدار می تواند تخریب های شناحتی در حیطه های دیگری را نیز موجب گردد ]61[. به نظر می رسد که تخریب در این حیطه توجهی با شدت افسردگی در ارتباط باشد ]55[. در تائید این موضوع می توان به یافته های حاصل از پژوهشهای صورت گرفته بر توجه پایدار افراد افسرده پس از مداخلات کاهش دهنده شدت و علائم افسردگی اشاره کرد که بهبود در توجه پایدار را به دنبال داشته اند، به عنوان مثال، بوستانوو، کیون، کوتچوبی و هاتزینگر[20] (2012) توانایی تمرکز و توجه پایدار بیماران مبتلا به افسردگی، پس از دریافت 8 هفته درمان مبتنی بر ذهن آگاهی، بهبود قابل توجهی پیدا کرد ]68[. همچنین چانگ[21] و همکاران (2012) نیز در پژوهش خود مشاهده کردند که عملکرد آزمودنی های مبتلا به افسردگی اساسی در دسته بندی کارتهای ویسکانسین (توجه انتقالی) و آزمون عملکرد مداوم (توجه پایدار)،  پس از 6 هفته درمان با داروهای ضد افسردگی به طور معناداری بهبود یافت ]69[. اما آموزش به افراد افسرده در باره سوگیری های توجهی، تنها توانست علائم افسردگی در افراد دارای افسردگی خفیف را کاهش دهد، در حالیکه در افراد مبتلا به افسردگی متوسط تا شدید، شدت افسردگی افزایش یافت ]55[ . بنابراین، احتمالا عدم تفاوت معنادار درتوجه پایدار گروه افسرده نسبت به گروه سالم در پژوهش حاضر می تواند به این علت باشد که شدت افسردگی این گروه آنقدر زیاد نبوده است که به آسیب دیدن توجه پایدار آنها منجر شود. در مجموع بر اساس یافته­های مطالعه حاضر می­توان چنین نتیجه گرفت که افراد مبتلا به افسردگی از لحاظ کارکردهای اجرایی، به ویژه کارکردهای توجهی نسبت به گروه همتایان سالم، دچار آسیب هایی هستند که آنها را از یکدیگر متمایز می کند و این تخریبها با میران و شدت افسردگی رابطه مستقیم دارند به طوری که مداخلات کاهش دهنده شدت افسردگی می تواند بهبود کارکردهای توجهی این افراد را به دنبال داشته باشد. در واقع افسردگی می تواند به عنوان اختلالی که به کژکاری های اجرایی (با تاکید بر توجه) منجر می شود در نظر گرفته شود، و با درمان و کاهش شدت و نشانه های افسردگی، بهبود کارکردهای اجرایی حاصل خواهد شد. بنابراین پژوهش حاضر، علاوه بر تائید بدکارکردی اجرایی افراد افسرده، می تواند تلویحات درمانی مهمی نیز در این خصوص در بر داشته باشد.  در این راستا، می توان عدم توجه به یکدستی افراد گروه نمونه از لحاظ شدت افسردگی، و عدم طبقه بندی آنها بر اساس این ویژگی را به عنوان محدودیت پژوهش حاضر مطرح نمود و در نظر گرفتن این عامل را برای پژوهشهای آتی پیشنهاد کرد.

منابع

1- Veiel HO. A preliminary profile of neuropsychological deficits associated with major depression. J Clin Exp Neuropsyc. 1997; (19): 587–603.

2- Degl'Innocenti A, Agren H, Backman L. Executive deficits in major depression. Acta Psychiat Scand. 1998; (97): 182–188.

 3- Murrough JW, Lacoviello B, Neumeister A, Chaney DS, Losifescu DV. Cognitive dysfunction in depression: Neurocircuitry and new therapeutic strategies. Neurobiol Learn Mem. (2011); (96): 553-563.

4- Austin MP, Mitchell P, Goodwin GM. Cognitive deficits in depression: possible

 

implications for functional neuropathology. Brit J Psychiat. (2001); (178): 200–206.

5-  Mondal S, Sharma VK, Das S, Goswami U, Gandhi A, Mondal S, et al. Neuro-cognitive functions in patients of major depression. [Clinical Trial]. Indian J Physiol Pharmacol. (2007); (51): 69–75.

6- Stordal KI, Lundervold AJ, Egeland J, Mykletun A, Asbjornsen A, Landro NI, et al. Impairment across executive functions in recurrent major depression. Nord J Psychiat. (2004); (58): 41–47.

7- Biringer E, Lundervold A, Stordal K, Mykletun A, Egeland J, Bottlender R, Lund A. Executive function improvement upon remission of recurrent unipolar depression. Eur Arch Psy Clin N. 2005;  (255): 373–380.

8- Paelecke-Habermann Y, Pohl J, Leplow B. Attention and executive functions in remitted major depression patients. J Affect Disorders. 2005; (89): 125–135.

9- Pennington BF, Ozonoff S. Executive functions and developmental psychopathology. J Child Psychol Psyc. 1996; (37): 51–87.

10- Fossati P, Ergis AM, Alliaire JF. Executive functioning in unipolar depression: A review. Encephale. 2002; (28): 97–107.

11- Brooks BL, Iverson GL, Sherman EMS, Roberge M. Identifying cognitive problems in children and adolescents with depression using computerized neuropsychological testing. Appl Neuropsycho. 2010; (17): 37–43.

12- Miyake A, Friedman NP, Emerson MJ, Witzki AH, Howerter A. The unity and diversity of executive functions and their contributions to complexfrontal lobe tasks: A latent variable analysis. Cognitive Psychol. 2000; (41): 49–100.

13- Hashemi T, Hekmati I. Comparison of Neuropsychological Functions in Non-clinical Depressive, Obsessive- compulsive Disorder with Healthy People: Miyak three Component Model of Executive Functions.  J Psycho. 2010; (18): 167-198. [Persian].

14- Vergara-Lopez C, Lopez-Vergara HI, Colder CR. Executive functioning moderates the relationship between motivation and adolescent depressive symptoms. Pers Indiv Differ. 2012;  Article in press.

15- Porter RJ, Gallagher P, Thompson JC, Young AH. (2003). Neurocognitive Impirement in Drug-free Patients with Major Depressive Disorder. Brit J Psychiat. 2003; (182): 214-220.

16- Ravankilde B, Videbech P, Clemmensen K, Egander A, Rassusen NA, Rosenberg R. Cognitive Deficits in Major Depression. Scand J Psychol. 2002; (43): 239-251.

17- Morphy FC, Rubinzstein J, Michel A, Rogers RD, Robbins TW, Paykel ES, et al (2001). Decision-making Cognition in Mania and Depression. Psychol Med. 2001; (31): 679-693.

18- Egeland J, Rund BR, Sundet K, Landro NI, Asbjornsen A, Lund A, Roness A, et al. Attention profile in Schizophrenia Compared with Depression: Differential Effect of Proseccing Speed, Selective Attention and Vigilance. Acta psychiat Scand. 2003; (108): 276-284

19- Nakano YA, Baba H, Maeshima H, Kitajima A, Sakai Y, et al. Executive Dysfunction in Medicated, Remitted State of Major Depression. J Affect Disorders. 2008; (111): 46-51.

20- Hugdahl K, Rund BR, Lund A, Asbjornsen A, Egeland, A, et al. Attentional and Executive dysfunction in Schizophrenia and Depression: Evidence from Dichotic Listening Performance. Biol Psychiat. 2003; (53): 609-616.

21- Pardo JV, Pardo PJ, Humes SW, Posner MI. Neuropsychological Dysfunction in Antidepressent-free, Non-elderly Patient with Unipolar Depression: Alerting and Cover Orienting of  Visuospatial Attention. J Affect Disorders. 2006; (92): 71-78.

22- Beck AT. Cognitive therapy and the emotional disorders. New York: New American Library. 1976.

23- Kellough JL, Beevers CG, Ellis AJ, Wells TT. (2008). Time Course of Selective Attention in Clinically Depressed Young Adults: An Eye Tracking Study. Behav Res Ther. 2008; (46): 1238–1243.

24- Arjmandi Beglar A, Nejati V, Najafi Kupayee M. (2012). The effects of coronary artery bypass graft on selective attention, shifting attention, and sustained attention. Ann of Biol Res. 2012; (3): 2028-2033.

25- Cohen A, Ivry R, Keele S. Attention factors in the learning of movement sequences.  Experi. J. Psychol. 1990; (16): 17-30.

26- Gass CS. MMPI-2 variables in attention and memory test performance. Psychol Assessment. 1996; (8): 135–138.

27- Ross SR, Putman SH, Gass CS, Bailey DE, Adams KM. MMPI-2 indices of psychological disturbance and attention and memory test performance in head injury. Arch Clin Neuropsych. 2003; (18): 905–916.

28- Watari K, Letamendi A, Elderkin-Thompson V, Haroon E, Miller J, Darwin C, et al. Cognitive function in adults with type 2 diabetes and major depression. Arch Clin Neuropsych. 2006; (21): 787–796.

29- Miller LS, Faustman WO, Moses JA, Csernansky JG. Evaluating cognitive impairment in depression with the Luria-Nebraska neuropsychological battery: Severity correlates and comparisons with nonpsychiatric controls. Psychiat Res. 1991; (37): 219–227.

30- Reitan RM, Wolfson D. Emotional disturbances and their interaction with neuropsychological deficits. Neuropsychol Rev. 1997; (7): 3–19.

31- Rohling ML, Green P, Allen LM, Iverson GL. Depressive symptoms and neurocognitive test scores in patients passing symptom validity tests. Arch Clin Neuropsych. 2002; (17): 205–222.

32- Bishop SR, Lau M, Shapiro S, Carlson L, Anderson ND, Carmody J. Mindfulness: A proposed operational definition. Clin Psychol. 2003; (11): 230–241.

33- Fata L. Birashk B. Atef-vahid K, Dobson K. (2003). Meaning assignment structures/ schemas, emotional states and cognitive processing of emotional information: Comparison of two conceptual framework. Iran J psychiat clin psychol. 2003; (42): 312-326. [Persian]

34- Kaviani H, Mossavi A, Mohit A. Mental test and interview. Tehran: Institute for Cognitive Science Studies. 2001. [Persian]

35- Chan RCK, Chen EYH, Law CW. (2006). Specific executive dysfunction in patient with first- episode medication-naïve schizophrenia. Schizophr Res. 2006; (82): 51-64.

36- Bozikas VP, Kosmidis MH, Kiosseoglou G, Karavatos A. (2006). Neuropsychological profile of cognitively impaired patients with schizophrenia. Compr Psychiat. 2006; (47): 136-143.

37- Karimi Ali Abad T, Kafi M, Farrahi H. (2010). Study of Executive Functions in Bipolar Disorders Patients. Ad Cogn Sci. 2010; (46): 29-39. [Persian].

38- Ghadiri F, Hazayeri A, Ashaeri H, Ghazi Tabatabaie M. (2006). Deficit in Executive Functioning in Patients with Schizo-obsessive Disorder . Ad Cogn Sci. 2006; (31): 11-24. [Persian].

39- Rossi A, Arduini L, Danelluzzo E, Bustini M, Prosperini P, Stratta P. Cognitive function in euthymic bipolar patients, stabilized schizophrenic patients and healthy controls. J Psychiatr Res. 2000; (34): 333-339.

40- Sergeant JA, Geurts H, Oosterlaan J. (2002). How specific is a deficit of excutive functioning for attention deficit-hyperactivity disorder? Behav Brain Res. 2002; (130): 3-28.

41- Tabares-Seisdedos R, Balanza-Martinez V, Salazar-Fraile J, Selva-Vera G, Leal-Sercos C, Gomez-Beneyto M. (2003). Specific executive/attentional deficits in patients with schizophrenia or bipolar disorder who have positive family history of psychosis. J Psychiatr Res. 2003; (37): 479-486.

42- Silverstein MI, Mavrolefteros G, Turnball A. (2003). Premorbid factors in relation to motor, memory and executive functions in adult schizophrenia. Schizophr Res. 2003; (61): 271-280.

43- Chan RCK, Chen EYH, Law CW. (2006). Specific executive dysfunction in patient with first- episode medication-naïve schizophrenia. Schizophr Res. 2006; (82): 51-64.

44- Ghasemzadeh H, Karamghadiri N, Sharifi V, Noroozian M, Mojtabai R, Ebrahimkhani N. (2005). Cognitive, Neuropsychological, and Neurological Functions of Obsessive Patients with and without Depressive Symptoms Compared to each other and Normal Group. Adv Cogn Sci. 2005; (27): 1-15. [Persian].

45- Lezak MD. Neuropsychological assessment. New York: Oxford University Press. 2004.

46- Cornblatt BA, Malhotra AK. (2001). Impaired attention as an endophenotype for molecular genetic studies of schizophrenia. Am J Med Genet. 2001, (105): 11-15.

47-  Gokalsing E, Robert PH, Lafont V, Medicine I, Baudu C, Boyer P, Pringuey D, Darvourt G. Evaluation of the supervisory system in the elderly subjects with and without disinhibition. Eur psychiat. 2000; (15): 407-415.

48- Viswanath B, Reddy YCJ, et al. Cognitive endophenotypes in OCD:  A study of unaffected siblings of probands with familial OCD. Neuropsychopharmacol & Biol Psych. 2009; (33): 610-615.

49- Shin M, Choi, S, et al. A study of neuropsychological deficit in children with obsessive-compulsive disorder. Eur Psychiat. 2008; (23): 512-520.

50- Riccio CA, Reynolds CR, Lowe P. Clinical Applications of continuous performance tests: Measuring attention and impulsive responding in children and adults. New York: John Wiley and Sons. 2005.

51- Ellenbogen MA, Schwartzman AE. (2009). Selective attention and avoidance on a pictorial cueing task during stress in clinically anxious and depressed participants. Behav Res Ther. 2009; (47): 128-138.

52- Chuen Yee Lo B, Allen NB. (2011). Affective bias in internal attention shifting among depressed youth. J Psychiatr Res. 2011 (187): 125-129.

53- Leung K-K, Lee TMC, Yip P, Li LSW, Wong MMC. (2009). Selective attention biases of people with depression: Positive and negative priming of depression-related information. J Psychiatr Res. 2009; (165): 241-251.

54- Stuss DT, Levine B, Alexander MP, Hong J, Palumbo C, Hamer L. (2000).  Neuropsychologia. 2000; (38): 388–402.

55- Baret SDE Raedt R, Schacht R, Koster EHW. (2010). Attentional bias training in depression: Therapeutic effects depend on depression severity. J Behav Ther Exp Psy. 2010; (41): 265-274.

56- Grant MM, Thase ME, Sweeney JA. Cognitive disturbance in outpatient depressed younger adults: evidence of modest impairment. Biol Psychiat. 2001 (50): 35–43.

57-Moritz S, Birkner C, Kloss M, Jahn H, Hand I, Haasen C, Krausz M. Executive functioning in obsessive–compulsive disorder, unipolar depression and schizophrenia. Arch Clin Neuropsychol. 2002; (17): 477–483.

58- Merriam EP, Thase ME, Haas GL, Keshavan MS, Sweeney JA. (1999). Prefrontal cortical dysfunction in depression determined by Wisconsin Card Sorting Test performance. Am J Psychiat. 1999; (156): 780-2.

59- Channon S, Green PS, 1999. Executive function in depression: the role of performance strategies in aiding depressed and non-depressed participants. J Neurol Neurosur Ps. 1999; (66): 162–171.

60- Lockwood KA, Alexopoulos GS, Van Grop WG. Executive Function in Feriatric Depression. Am J Psychiat. 2002; (159): 1119-1126.

61- Clark L, Kempton MJ, Scarnà A, Grasby PM, Goodwin GM. (2005). Sustained Attention-Deficit Confirmed in Euthymic Bipolar Disorder but Not in First-Degree Relatives of Bipolar Patients or Euthymic Unipolar Depression. Biol Psychiat. 2005; (57): 183–187.

62- Van der Meere J, Borger N, van Ost T. (2007). Sustained attention in major depression. Percept Motor Skill. 2007; (104): 1350-1354.

63- Maalour F, Kelin C, Clark C, Sahakian BJ, LaBarbara EJ, Versace A, et al. (2010). Impaired sustained attention and excutive dysfunction: Bipolar disorder versus depression-specific markers of affective disorders. Neuropsychologia. 2010; (48): 1862-1868.

64- Han G, Klimes-Dougan B, Jepsen S, Ballard K, Nelson M, Houn A, et al. (2012). Selective neurocognitive impairments in adolescents with major depressive disorder. J Adolescence. 2012; (35): 11-20.

65- Porges S. Individual differences in attention: a possible physiological substrate. In Advances in Special Education. Volume 2. Greenwich, CT, USA: JAI Press; 1980:111-134.

66- Richards JE, Hunter SK: Attention and eye movement in young infants: neural control and development. In Cognitive Neuroscience of Attention: A Developmental Perspective. Edited by Richards JE. Mahwah, NJ, USA: Lawrence Erlbaum Associates; 1998:131-162.

67- DeGangi GA, Porges S: Neuroscience Foundations of Human Performance. Rockville, Md: American Occupational Therapy Association Inc; 1990.

68- Bostanov V, Keune PM, Kotchoubey B, Hautzinger M. (2012). Event-related brain potentials reflect increased concentration ability after mindfulness-based cognitive therapy for depression: A randomized clinical trial. Psychiat Res. 2012; article in press.

69- Chang HH, Lee IH, Gean PW, Lee SY, Chi MH, Yang YK, et al. (2012). Treatment response and cognitive impairment in major depression Association with C-reactive. Brain Behav Immun. 2012; (26): 90-95.

 

جدول 1- ميانگين وانحراف استاندارد مشخصات دموگرافيک گروه­هاي مورد مطالعه و نيز ارزيابي همساني متغيرهاي زمينه­اي

مشخصات جمعيت شناختي

گروه افسرده

گروه سالم

ارزيابي همساني دو گروه (تي‌مستقل)

ميانگين ± انحراف استاندارد

ميانگين±انحراف‌استاندارد

آماره تي

سطح معني‌داري

جنس

سن (سال)

345/0 ± 313/1

777/5 ± 383/26

430/0 ± 233/1

235/7 ± 300/29

992/0-

459/1-

325/0

150/0

ميزان تحصيلات

711/0 ± 100/4

805/0 ± 800/3

529/1

294/0

وضعیت تاهل

674/0 ± 400/1

784/0 ± 733/1

764/1-

083/0

 

آزمون استروپ

گروه افسرده

گروه سالم

آزمون تي مستقل

ميانگين±انحراف‌معيار

ميانگين ± انحراف‌معيار

آماره تي

سطح معني‌داري

تعداد پاسخ‌هاي درست مرحله 1

383/1 ± 467/99

015/1 ± 733/99

851/0

398/0

تعداد پاسخ‌هاي درست مرحله 2

221/1 ± 600/99

383/1 ± 467/99

396/0-

694/0

تعداد پاسخ‌هاي درست مرحله 3

502/30 ± 200/85

426/5 ± 733/97

216/2

034/0

زمان واکنش در مرحله 1

203/0 ± 081/1

167/0 ± 006/1

565/1-

123/0

زمان واکنش در مرحله 2

150/0 ± 988/0

193/0 ± 975/0

292/0-

771/0

زمان واکنش در مرحله 3

767/0 ± 298/1

374/0 ± 156/1

908/0-

368/0

 

آزمون انتقال توجه

گروه افسرده

گروه سالم

آزمون تي مستقل

ميانگين ± انحراف‌معيار

ميانگين ± انحراف‌معيار

آماره تي

سطح معني‌داري

طبقات تکميل شده

691/0 ± 733/3

691/0 ± 067/4

867/1

067/0

تعداد پاسخ‌هاي درست

079/6 ± 067/41

590/6 ± 133/45

484/2

016/0

خطاي درجاماندگي

329/4 ± 133/11

133/4 ± 567/7

264/3-

002/0

جدول 3-  آزمون تي مستقل جهت مقايسه کارکردهاي توجه انتقالي (ویسکانسین) در دو گروه

 

آزمون عملکرد مداوم

گروه افسرده

گروه سالم

آزمون تي مستقل

ميانگين ± انحراف‌معيار

ميانگين ± انحراف‌معيار

آماره تي

سطح معني‌داري

ميانگين زمان واکنش

488/0 ± 451/0

047/0 ± 433/0

424/1-

160/0

خطاي ارتکاب

195/3 ± 751/2

476/1 ± 608/1

715/1-

093/0

خطاي حذف

336/6 ± 300/7

807/4 ± 000/5

584/1-

119/0

 

[1]- Miyake

[2]- Vergara-Lopez, Vergara & Colder

[3]- Beck Depression Inventory (BDI)

[4]- Alpha coefficent

[5]- Stroop Color-Word test

[6]- Otello

[7]- Graf

[8]- Wisconsin card sorting test (WCST)

[9]- Lezak

[10]- Spreen

[11]- Strauss                                                                                                                                                                        

[12]- Continuous performance test (CPT)

[13]- Ellenbogen & Schwartzman

[14]- Chuen Yee Lo & Allen

[15]- Leung, Lee, Yip, Li, & Wong

[16]- Chanon & Green

[17]- Lockwood

[18]- Clark, Kempton, Scarnà,. Grasby, &. Goodwin

[19]- Han

[20]- Bostanov, Keune, Kotchoubey, & Hautzinger

[21]- Chang

کلمات کلیدی

کلینیک آسا، آسا کلینیک، مرکز مشاوره آسا، کلینیک روان شناسی آسا، مرکز مشاوره،روان شناس، روان شناسی، روانشناسی، کلینیک،دکتر، بیتا آجیل چی، دکتر بیتا آجیل چی، دکتر بیتا آجیلچی، مرکز مشاوره در سعادت آباد، روان شناس در سعادت آباد، asa clinic، clinic asa،ravanshenasi،psychology

اطلاعات تماس:

  • آدرس : سعادت آباد، نرسیده به میدان کاج، کوچه میرحسینی، بعد از چهار راه علامه شمالی، جنب بانک سپه، پلاک 46، واحد 2
  • ایمیل :info@asaclinic.ir
  • تلفن 1 : 22066510
  • تلفن 2 : 22060960

 

 

ساعات پذیرش:

از شنبه تا 5 شنبه : ساعت 13 تا 20

سایت شما برای نمایش بهتر نیاز به استفاده از کوکی دارد Cookie policy. I accept cookies from this site.Agree