مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سبک های مقابله ای در دانشجویان ورزشکاران نخبه و عادی
فاطمه مقصودی
دانشجوی کارشناسی ارشد روان شناسی ورزش دانشگاه علامه طباطبایی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بیتا آجیل چی
دکترای روان شناسی عمومی و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
احسان زارعیان
دکترای رفتارحرکتی و دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
چکیده
هدف: از پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سبک های مقابله ای در ورزشکاران نخبه و عادی بود. روش آماری: علی مقایسه ای است. جامعه آماری متشکل از کلیه دانشجویان ورزشکاران نخبه و عادی دانشگاه های در سطح تهران در سال 94-95 بودند، که از این تعداد62 دانشجوی ورزشکار نخبه (زن و مرد) و68 دانشجوی ورزشکار عادی (زن و مرد)، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.
هم چنین دو گروه از لحاظ سن ، جنس ، وضعیت تاهل و سطح تحصیلات، سابقه ورزشی با یکدیگر همتا شدند. سپس به کلیه گویه های پرسش نامه تنظيم شناختي هيجان ( گارنفسكي، كـرايج و اسـپينهاون،2001) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای ورزشکاران (گادریو و بلوندین،2002) پاسخ دادند.
یافته ها : با استفاده از تی دو گروه مستقل نشان داد که بین افراد ورزشکار نخبه و عادی، در نمره کلی تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه گیری، فاجعه سازی و ملامت دیگران تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). این تفاوت به علت بالاتر بودن نمره کل تنطیم شناختی هیجان و نمرات راهبردهای آن در افراد ورزشکار نخبه نسبت به افراد ورزشکار عادی بود (05/0>P).
هم چنین بین افراد ورزشکار نخبه و عادی، در سبک مقابله تکلیف مدار و راهبردهای تصویرسازی ذهنی، میزان تلاش، و تحلیل منطقی مربوط به این بعد، و همچنین سبک مقابله هیجان مدار و راهبرد تخلیه هیجانات ناخوشایند مربوط به این بعد تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد دانشجویان ورزشکار عادی جهت افزایش تنظیم شناختی هیجان و بهبود سبک های مقابله ای در جهت کاهش استرس نیاز به توجه و آموزش در این خصوص داشته باشند.
کلید واژه: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ، سبک های مقابله ای ، ورزشکاران نخبه ، ورزشکاران عادی .
مقدمه
امروزه در دنیاي ورزش، توانایی هاي جسمانی و تاکتیکی و مهارت هاي تخصصی تنها ضامن موفقیت نیستند. بسیاري از ورزشکاران بهترین عملکرد خود را در تمرینات نشان می دهند، امّا هنگام مسابقه و رقابت و رویارویی با رقیبان، رسانه ها و تماشاگران و موقعیت هاي فشارزاي دیگر دچار واکنش هیجانی می شوند. پژوهشگران روان شناسی ورزشی نیز به این نتیجه رسیده اند که هر چه ورزشکار در درک، شناسایی، تنظیم و ابراز دقیق هیجانات توانمندتر باشد، فردي کارآمدتر بوده و بهترین عملکرد را ازخود را نشان دهد)لین [1]و همکاران،2009). هیجان هابه دلایل مختلف ازجمله کارکردهاي تکاملي، تصمیم گیري و نقش تاثیرگذار آن ها در سلامت و بیماري اجتماعي ـ ارتباطي مورد توجه و مطالعه محققان روانشناسي بوده است(بشارت وهمکاران،۱۳۸۸). هیجان ها، پاسخ های چند بعدي متشکل از مولفه های تجربي، رفتاري و فیزیولوژیک هستند(لانگ[2]،۱۹۹۴).براي مثال، هیجان ترس ازاحساس ناراحتي، تلاش براي فرار و تپش قلب تشکیل می شود.تنظيم هيجاني، شامل استفاده ازراهبردهای رفتاري و شناختي براي تغيير در مدت زمان يا شدت تجربه ي يك هيجان است ،هم چنین افـراد در مواجهـه با رويدادهاي استرس زا، از راهبردهاي تنظـيم هيجـان متفـاوتي بـراي اصـلاح يـا تعـديل تجربـه ي هيجاني خود استفاده مي كنند (گراس و تامپسـون[3]،۲۰۰۷؛ كـول،۲۰۰۹؛ به نقل از تروی،۲۰۱۲؛ آآلداو وهمکاران،۲۰۱۰)هنگامي كه انسان ها تنظيم هيجان را به كار مي گيرند، چگونگي تجارب و تظاهر هيجان هاي خود را هم تحت اختيار مي گيرند. مطالعـة رفتـار انسـان نشـان مي دهد كه پاسخ هاي هيجاني را هر فرد تنظيم مي كنـد. اين تنظيم ممكن است به طور خودكار يـا ارادي انجام گيرد و هشيار يا ناهشيار باشد(گراس و همکاران،۲۰۰۶،۲۰۰۷). بسياري از فرايندهاي تنظيم هيجان بين انسـان هـا مشـترك است، اما به نظر مي رسـد كـه هـر فـرد بـه اسـتفاده از برخـي الگوهاي مشخص تمايل دارد. به اين الگوها راهبردهاي تنظـيم هيجان و به حيطة شناختي آن راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان گفته مي شود(صالحي و همكاران، ۱۳۹۰).شناخت ها يا فرآيند هاي شناختي به افراد كمـك مـي كنـد كـه هيجان ها و احساس هاي خود را تنظيم نموده و توسـط شـدت هيجـان هـا مغلـوب نشـوند (حسـني،۲۰۱۰).در سال های اخیر، گارنفسکی[4] وهمکاران(۲۰۰۰،۲۰۰۲) با مرور و بازنگری انتقادی پیشینه پژوهشی در زمینه راهبرد های مقابله شناختی، نه راهبرد متفاوت تنظیم شناختی هیجان شامل: سرزنش خود، پذیرش، نشخوار ذهنی، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاه، فاجعه انگاری و سرزنش دیگران را به صورت مفهومی شناسایی کرده اند. به لحاظ نظری راهبردهای سرزنش دیگران، نشخوارذهنی، فاجعه نمایی وسرزنش دیگران به عنوان راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی - هیجان در نظر گرفته می شوند، درحالی که راهبردهای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و اتخاذ دیدگاه تحت عنوان راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان مطرح می شوند(گراس و تامپسون،۲۰۰۷؛کرینگ و سالون،2010).یکي از گستره های اصلي فعالیت هیجان ها، انگیختگي و تنظیم آن ها درپاسخ به عوامل استرس زا است. در این گستره، راهبردهاي تنظیم هیجان به مثابه راهبردهاي مقابله[5] با استرس در نظر گرفته شده اند(گارنفسکی وهمکاران،۲۰۰۷). لازاروس و فولکمن[6](۲۰۰۴)سبک های مقابله را به عنوان مجموعه اي از پاسخ هاي رفتاري و شناختي که هدف شان به حداقل رساندن فشارهاي موقعيت استرس زا است، تعريف کرده اند. دو راهبرد مقابله اي عمومي وجود دارد که فرد هنگام مواجه با مشکلات از آن ها استفاده مي کند که عبارت اند از: سبک مقابله اي مسئله مدار و سبک مقابله اي هيجان مدار[7]. مقابله مسئله مدار عبارت است از اقدامات هدفدار متمرکز بر مسئله مانند مديريت استرس، مهارت هاي اجتماعي، سازمان بندي مجدد ذهني از مسائل و کوشش براي تغيير موقعيت با تأکيد بر مسئله، برنامه ريزي و حل مسئله. مقابله مسئله محور درگرو استفاده از اجزاي شناختي به نحو مناسب مي باشد .در مقابله هيجان مدار هدف اصلي تمرکز بر هيجان و کنترل ناراحتي هيجاني است که بيشتر با تمرين جسماني، مراقبت، بيان احساسات و جستجوي حمايت اجتماعي همراه است. معمولا ً وقتي افراد احساس مي کنند مي توانند درباره مشکل ، کاري انجام دهند، از مقابله مسئله مدار استفاده مي کنند و اگر موقعيت را فراتر از توانايي هاي خودارزيابي کنند به مقابله هيجان مدار دست مي زنند، ولي غالبا ً از ترکيبي از دو روش استفاده مي کنند که نتيجه مطمئن تري دربردارد .ورزشکاران نیز مانند افراد عادی استرس های زیادی را در زندگی روزمره تحمل می کنند. کارکرد و پیشرفت ورزشی به طور وسیعی تحت تأثیر عوامل تنش زای معمول است مانند: مرتکب خطا شدن، تحمل درد و ناراحتی، شاهد تقلب رقیب بودن، اخطار گرفتن از داور یا تنبیه توسط مربی (بهرام زاده ،۲۰۱۰). مواجه با مشکلات مي تواند هر يک از راهکارهاي مقابله اي را در افراد مختلف فعال کند که هر يک در شرايط مختلف مي تواند در تنظيم هيجاني فرد مؤثر باشد. پاسخ های هیجاني به رویدادهاي استرس زا می توانند از طریق به کارگیري راهبردهاي مقابله شناختي تنظیم شوند(گارنفسکی،۱۹۸۴ ;فولکمن و همکاران،۲۰۰1).مطالعات نشان داده است افرادي که خود را به مجموعه اي از مهارت ها و توانمندي هاي مقابله اي تجهيز کرده اند، در رويارويي با مشکلات موفق تر هستند، چراکه استفاده از پاسخ هاي مقابله اي مؤثر، به آن ها در غلبه بر مشکلات جسماني و رواني، روابط بين فردي، اجتماعي و تعارضات فردي کمک مي کند، در نتيجه اين افراد ازکيفيت زندگي و سلامت روان بهتري برخوردارند (کوانگ [8]وهمکاران،۲۰۰۴).بدين ترتيب، انتخاب راهبرد مقابله اي کارآمد در ابعاد شناختي، هيجاني و رفتاري بر افزايش استفاده از مقابله هاي سازگارانه بر ارتقای سلامت روان اثرگذار است (الوی[9]،2006).امروزه پژوهش های علمی بسیاری نشان داده است که ورزش علاوه بر اینکه ابزار ارزشمندی برای سلامت جسمانی است، رابطه نزدیکی با متغیرهای روان شناختی و به ویژه پیشگیری از بروز آشفتگی هیجانی دارد. هم چنین تأثیر هیجانات بر روی عملکرد ورزشی توسط اغلب محققان، مربیان و ورزشکاران چه قبل از مسابقه، چه حین بازی و چه بعد از مسابقه موردتایید قرارگرفته است و اکثر ورزشکاران عملکرد موفقیت آمیز یا عملکرد منجر به شکست خود را به عوامل هیجانی نسبت می دهند (هنین[10]،2007).به عقیده هکر[11] (2000)برخی از کمبود های روانی است که ورزشکاران نخبه را از اجرای بهینه در تمرین و مسابقات باز می دارد، نه اشتباهات و کمبود های فیزیکی. به نظر لئون(2000)بیشترین عامل موفقیت در ورزشکاران نخبه و غیر نخبه به عوامل روانی آن ها بستگی دارد.اچسنر[12](2007)در پژوهشی متوجه شد که ورزشکاران اغلب در خرده مقیاس تنظیم هیجان نمره های بالایی کسب می کنند، به علاوه بلادرنگ می توانند روحیه خود را بازسازی و الگوی بهینه هیجانی خود را حفظ کنند.
کیفر[13] و همکاران (2009) به این نتیجه رسیدند که دانشجویان ورزشکار نسبت به غیر ورزشکاران در میزان هوش هیجانی و مؤلفه های آن تنظیم هیجان و پردازش های شناختی اطلاعاتی هیجانی و سلامت مربوط به آمادگی جسمانی از سطح معنی داری بیشتری برخوردارند .نیل[14] و همکاران(2011) با تحقیقی روی ۱۲ ورزشکار نخبه نشان دادند که ارزیابی ها و هیجان های منفی تجربه شده در حین مسابقه در عملکرد آینده ورزشکار اثری ناتوان کننده دارد و به علت عدم کنترل بر افکار و علائم، رفتار ورزشکار را تحت تأثیر قرار می دهد.در ورزش حرفه اي، مفاهيمي مانند فشار رواني واضطراب عوامل مهمي هستند كه مي توانند تاثير زيادي بر عملكرد ورزشكاران داشته باشند(دیز[15] و همکاران،2009).برخي پژوهش گران معتقدند، همانند تفاوت هاي عملكردي ورزشكاران سطوح مختلف، در روش هايي كه ورزشكاران براي مديريت موقعيت هاي فشارزا انتخاب مي كنند، نيز تفاوت هايي ديده مي شود(کراکر[16] و همکاران ،1998).نابراين، سبك مقـابله با فشارهاي رواني مي تواند يكي از راهــــكارهاي موثر غلبه بر مشكلات پيشروي ورزشكاران باشد. مي توان انتظار داشت كه ورزشكاران، به ويژه در ورزش هاي رقابتي، به طور دائم در معرض برخي فشارهاي روان شناختي و جسماني شديد باشند. اين فشارها ايجاب مي كند كه آن ها براي كسب موفقيت و عملكرد بهتر، نه تنها مهارت هاي تكنيكي و تاكتيكي را بكار ببرند، بلكه بايد مهارت هاي مقابله اي رفتاري و شناختي را نيز در خود به وجود بياورند(کراکر و همکاران،1998).مرور ادبيات پژوهشي در اين حيطه نشان مي دهد كه ورزشكاران در مواجهه با استرس هاي مسابقه از راهكارهاي مقابله اي متنوعي استفاده مي كنند (انشل[17] و همکاران ،1988).در اين خصوص، نیکولز[18] و همکاران(2010) ضمن بیان ارتباط معنادار بین مقابله، سطح نخبگي و مهارت در عملکرد رواني و فیزيکي به تبیین عملکرد ورزشي ورزشکاران پرداخته اند. هم چنین بررسي های انجام شده در رشتة فوتبال (رتناسک[19]،2004؛اندرو[20] و همکاران ۲۰۰۴؛ نیکو و وانیپرن[21]،1995)،هاکی روی یخ(ترسی[22] و همکاران،2005)و گلف(جنیفر و میلر[23] ،1995) متفاوت بودن سبک مقابله ای بازيکنان حرفه ای را از ساير بازيکنان نشان داده اند؛ همین طور نقش اين تفاوت در کسب موفقیت آن ها نیز مورد مطالعه قرار گرفته است (اندرو و همکاران،2002). يافته های رمضاني نژاد(1390) نشان مي دهد، ورزشکاران انفرادی تیم های ملي ايران برای مقابله با استرس از روش مسئله محور (انطباق و رويارويي) بیش از هیجان محور (روش اجتناب) استفاده مي کنند. ازسويي ديگر، تصويرسازی ذهني، کنترل فکر و تجزيه و تحلیل منطقي از موقعیت های استرس زا (مهارت های رواني ورزشکاران)به عنوان چالش های بالقوه ای برای ايجاد احساسات مثبت در فرايند مقابله با موقعیت های استرس زا عنوان شده است (نیکولز و همکاران، 2010).
بنابراين مطالعات انجام شده هنوز اطلاعات قابل قبولي را درخصوص شیوه های کنارآمدن و مقابله ورزشکاران با موقعیت های استرس زا را ارائه نکرده است (تامینن و هولت[24]،2012)..در پژوهش هايي كه سبك هاي مقابله با استرس در ورزشكاران را بررسي كرده اند، نتايج متناقضي بدست آمده است. در واقع پیشینه پژوهش های مقابله با توجه به نتايج مطالعاتی که در رشته های ورزشي مختلف موفقیت در مقابله را به نوع خاصي از سبک مقابله منوط دانسته است، عنوان کننده اختصاصي بودن شیوه مقابله با استرس در رشته های مختلف ورزشي است(روت و کوهن[25]،1986؛آلن [26]و همکاران،2011). از طرفي ديگر، با توجه به اين که يکي از تفاوت های ويژگي های رواني در بین ورزشکاران همین شیوه های مختلف مقابله آن ها به عوامل تنش زا است (ترسي و همکاران، ۲۰۰۵؛ نیکو و وانپرین،1995)، و اين که اين تفاوت ها در پي بررسي قابل تشخیص و حتي در پي آموزش قابل تغییر است (انشل،۲۰۰۰؛روت و کوهن،1986). از این رویکی از جنبه های ارتقا عملکردورزشي ورزشکاران، شناسايي و آموزش شیوه های مؤثر مقابله به عوامل تنش زای مسابقات ورزشي مي باشد. علی رغم اهمیت مهارت های روانی همچون راهبردهای تنظیم شناختی-هیجان در حوزه روانشناسی ورزش و با توجه به نیاز جامعه ورزشی به ورزشکارانی با استرس کمتر و به کارگیری مهارت های تنظیم و کنترل هیجان بالاتر در جهت افزایش عملکرد و پیشرفت ورزشی تحقیقات اندکی در این خصوص انجام شده است.بنابراین این پژوهش انجام شد تا به این سوال پاسخ دهد که که آیا بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سبک های مقابله ای در ورزشکاران دانشجوی نخبه و ورزشکاران عادی تفاوتی وجود دارد؟
جامعه و نمونه اماری:
جامعه آماری متشکل از کلیه دانشجویان ورزشکاران نخبه و عادی (18 تا 35 سال) دانشگاه های در سطح تهران در سال 94-95 بودند، که از این تعداد62 دانشجوی ورزشکار نخبه (زن و مرد) و68 دانشجوی ورزشکار عادی (زن و مرد) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هم چنین دو گروه از لحاظ سن ، جنس ، وضعیت تاهل و سطح تحصیلات، سابقه ورزشی با یکدیگر همتا شدند.
ورزشکاران نخبه که بايد دارای حداقل پنج سال سابقة فعالیت و سابقة رقابت رسمي دررشته موردنظر داشته باشند،بعلاوه عناوين قهرماني حداقل در سطح کشوری داشته و همچنین حداقل دو دوره به طور مستمر به عنوان قهرماني دست يافته باشد.
ابزارهای اندازه گیری:
۱.پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان [27]:توسط گارنفسكي، كـرايج و اسـپينهاون[28](2001)در كشـور هلند تهيه شده و داراي دو نسخه ي انگليسي و هلندي است. بر خلاف ساير پرسشـنامه هـاي مقابلـه اي كه به صورت آشكار بين افكار فرد و اعمال واقعي وي تمايز قايـل نمـي شـوند، ايـن پرسشـنامه افكار فرد را پس از مواجهه با يك تجربه ي منفي يا وقايع آسيب زا ارزيابي مي كنـد. اجـراي ايـن پرسشنامه خيلي آسان است و براي افراد ۱۲ سال به بالا (هم افراد بهنجار و هم جمعيت هاي باليني)قابل استفاده است. پرسشنامه ي تنظيم شناختي هيجان، از ۹ خرده مقياس(سـرزنش خـود، پـذيرش، نشخوار ذهني، توجه ي مجدد مثبت، توجه ي مجدد به برنامه ريزي، ارزيـابي مجـدد مثبـت، اتخـاذ ديدگاه، فاجعه آميز پنداري، سرزنش ديگران)و ۳۶ ماده تشكيل شـده اسـت. هـر سـوال، از يـك (هرگز)تا پنج(هميشه)نمره گذاري مـي شـود. نمـرات بـالا در هـر خـرده مقيـاس، بيـانگر ميـزان استفاده ي بيشتر از راهبرد مذكور در مقابله يا مواجهه با وقايع اسـترس زا و منفـي اسـت. نسـخه ي فارسي پرسشنامه ي تنظيم شناختي هيجان در ايران توسط حسني (2010)اعتبار يابي شده است. اعتبار پرسشنامه در فرهنگ ايراني را يوسفي(2003)با استفاده از ضريب آلفاي کرونباخ 82/.گزارش کرده است.روايي پرسشنامه نيز از طريق همبستگي ميان راهبردهاي منفي با نمرات مقياس افسردگي و اضطراب پرسشنامه ۲۸سئوالي سلامت عمومي بررسي شده و به ترتيب ضرايبي برابر35/. و 37/. به دست آمده که هر دو ضریب در سطح 0001/.>p معنی دار هستند.پیوسته گر و حیدری (2008)ضریب آلفای کرونباخ آن را برای نوجوانان غیر مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی ،بین68/. و 79/. و برای بیماران مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی، بین 72/. وتا 85/. گزارش کرده اند.
۲.پرسشنامه راهبردهای مقابله ای ورزشکاران در ورزش های رقابتی: این پرسشنامه با در بعد تکلیف مدارشامل شش راهبرد کنترل افکار، تصویرسازی ذهنی، آرام سازی،میزان تلاش،تحلیل منطقی وجستجوی حمایت، وبعد هیجان مدارشامل چهار راهبرد تخلیه هیجانات ناخوشایند،منحرف کردن افکار(حواس پرتی)،کناره گیری اجتماعی (فاصله گیری)و تسلیم شدن (عقب نشینی)ورزشکاران توسط گادریوو بلوندین(۲۰۰۲)طراحی شد. نسخه اولیه این پرسشنامه۱۰ خرده مقیاس و۳۹ سوال دارد،به طوری که هرخرده مقیاس آن به غیراز خرده مقیاس میزان تلاش که سه سوال دارد،ازچهار سوال تشکیل شده است.بنابراین بعد تکلیف مدارباشش خرده مقیاس و۲۳ سوال ،وبعد هیجان مداربا چهار خرده مقیاس و۱۶ سوال ،در مقیاس لیکرت پنج گزینه ای(1= عدم استفاده:۵= استفاده بسیار زیاد) سنجیده می شوند.
طبق نتایج به دست امده توسط حسنی و همکاران(1393)با حذف چهار سوال عامل کناره گیری اجتماعی ،مدل دوم مرتبه اول اندازه گیری با 35 سؤال،از شاخص های برازندگی و همسانی درونی قابل قبولی برخوردارشد. نتایج حاصل از بررسی همسانی درونی پرسش نامه راهبردهای مقابله ای ورزشکاران در ورزش های رقابتی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ،نشان دهنده مطلوب بودن همسانی یا ثبات درونی مرتبه دوم(پس از حذف چهار سؤال 33،23،13،3 از عامل کناره گیری اجتماعی )بود.مطابق نتایج ضریب آلفای کرونباخ در عامل کنترل افکار64/.، حمایت اجتماعی 80/. ،تخلیه هیجانات نا خوشایند61/. ،منحرف کردن افکار70/. ،تسلیم شدن/عقب نشینی 62/. ، و کل پرسشنامه با 35سؤال 75/. می باشد که نشان هنده همسانی درونی عوامل پرسشنامه می باشد(حسنی و همکاران،1393).
یافته ها
جدول 1- مقادیر توصیفی متغیرهای تحت بررسی در دو گروه ورزشکار نخبه و عادی
گروه |
نخبه |
عادی |
||
متغیر |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
سبک مقابله تکلیف مدار |
15/87 |
28/10 |
98/81 |
82/11 |
کنترل فکر |
05/14 |
88/2 |
46/13 |
30/2 |
تصویر سازی ذهنی |
79/15 |
46/2 |
22/14 |
71/2 |
آرام سازی |
31/14 |
87/2 |
30/14 |
87/2 |
میزان تلاش |
55/12 |
59/1 |
56/11 |
191/3 |
تحلیل منطقی |
77/15 |
43/2 |
63/14 |
83/2 |
جستجوی حمایت |
68/14 |
05/3 |
81/13 |
31/3 |
سبک مقابله هیجان مدار |
73/29 |
39/6 |
14/32 |
94/6 |
تخلیه هیجانات ناخوشایند |
47/9 |
46/2 |
62/10 |
73/2 |
منحرف کردن افکار |
73/10 |
50/3 |
25/11 |
26/3 |
تسلیم شدن/عقب نشینی |
53/9 |
87/2 |
27/10 |
97/2 |
تنظیم شناختی هیجان |
05/101 |
134/13 |
34/95 |
32/17 |
ملامت خویش |
90/10 |
29/3 |
82/10 |
06/3 |
پذیرش |
44/11 |
26/3 |
63/11 |
35/3 |
نشخوارگری |
77/11 |
01/3 |
05/12 |
31/3 |
تمرکز مجدد مثبت |
81/13 |
91/2 |
48/12 |
23/3 |
تمرکز مجدد بر برنامه ریزی |
74/15 |
69/2 |
61/13 |
14/3 |
ارزیابی مجدد مثبت |
01/16 |
66/2 |
62/13 |
31/3 |
اتخاذ دیدگاه |
16/13 |
42/3 |
80/11 |
20/3 |
فاجعه سازی |
13/8 |
69/2 |
32/9 |
43/3 |
ملامت دیگران |
21/8 |
48/2 |
33/9 |
40/3 |
جدول 1 در اکثر متغیرهای تحت بررسی نشان دهنده تفاوت بین میانگینهای دو گروه است.
به منظور بررسی معنی داری تفاوت های موجود بین میانگین های دو گروه از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج در ادامه ارائه شده اند.
جدول 2- تفاوتهای گروهی برای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای های آن
متغیر |
T |
در جه آزادی |
سطح معنی داری |
تنظیم شناختی هیجان |
153/2 |
139 |
033/0 |
ملامت خویش |
150/0 |
139 |
881/0 |
پذیرش |
351/0- |
139 |
726/0 |
نشخوارگری |
512/0- |
139 |
610/0 |
تمرکز مجدد مثبت |
522/2 |
139 |
013/0 |
تمرکز مجدد بر برنامه ریزی |
259/4 |
139 |
0005/0 |
ارزیابی مجدد مثبت |
643/4 |
139 |
0005/0 |
اتخاذ دیدگاه |
438/2 |
139 |
016/0 |
فاجعه سازی |
236/2 |
139 |
027/0 |
ملامت دیگران |
178/2- |
139 |
031/0 |
جدول 2 نشان می دهد که بین افراد ورزشکار نخبه و عادی، در نمره کلی تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاه، فاجعه سازی و ملامت دیگران تفاوت معناداری وجود دارد. مراجعه به مقادیر میانگین ها نشان می دهد که این تفاوت به علت بالاتر بودن نمره کل تنطیم شناختی هیجان و نمرات راهبردهای تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاه و پایین تر بودن نمره راهبردهای فاجعه سازی و ملامت دیگران در افراد ورزشکار نخبه نسبت به افراد ورزشکار عادی است (05/0>P).
جدول 3- تفاوت های گروهی برای ابعاد سبکهای مقابله و راهبردهای های آن
متغیر |
T |
درجه آزادی |
سطح معنی داری |
سبک مقابله تکلیف مدار |
728/2 |
139 |
007/0 |
کنترل فکر |
359/1 |
139 |
176/0 |
تصویر سازی ذهنی |
563/3 |
139 |
001/0 |
آرام سازی |
005/0 |
139 |
996/0 |
میزان تلاش |
195/3 |
139 |
002/0 |
تحلیل منطقی |
529/2 |
139 |
013/0 |
جستجوی حمایت |
599/1 |
139 |
112/0 |
سبک مقابله هیجان مدار |
120/2- |
139 |
036/0 |
تخلیه هیجانات ناخوشایند |
598/2- |
139 |
010/0 |
منحرف کردن افکار |
924/0- |
139 |
357/0 |
تسلیم شدن/عقب نشینی |
478/1- |
139 |
142/0 |
جدول 3 نشان می دهد که بین افراد ورزشکار نخبه و عادی، در سبک مقابله تکلیف مدار و راهبردهای تصویرسازی ذهنی، میزان تلاش، و تحلیل منطقی مربوط به این بعد، و همچنین سبک مقابله هیجان مدار و راهبرد تخلیه هیجانات ناخوشایند مربوط به این بعد تفاوت معناداری وجود دارد. مراجعه به مقادیر میانگین ها نشان می دهد که این تفاوت به علت بالاتر بودن نمره سبک مقابله تکلیف مدار و راهبردهای مربوط به آن و پایین تر بودن نمره سبک مقابله هیجان مدار وراهبرد مربوط به آن در افراد ورزشکار نخبه نسبت به افراد ورزشکار عادی است (05/0>P).
بحث و نتیجه گیری :
پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سبک های مقابله ای در ورزشکاران نخبه و عادی انجام شد..نتایج پژوهش حاضردر جدول 2 نشان می دهد که بین ورزشکاران نخبه وورزشکاران عادی، در نمره کلی تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاه، فاجعه سازی و ملامت دیگران تفاوت معناداری وجود دارد. این تفاوت به علت بالاتر بودن نمره کل تنظیم شناختی هیجان و نمرات راهبردهای تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاه و پایین تر بودن نمره راهبردهای فاجعه سازی و ملامت دیگران در افراد ورزشکار نخبه نسبت به افراد ورزشکار عادی است (05/0>P).بدین معنی که ورزشکاران حرفه ای از تنظیم شناختی بالاتری برخوردارند که این نتیجه با نتایج پژوهش های انجام شده توسط توتردل، لچ (2001)، لن ولاوتر (2009)، جنسن (2007)، ملکی و همکاران (2010)، نیل (2006)، میکولاجزک (2014) همسو می باشد. لن ولاوتر (2009) به این نتیجه رسیده اند که هرچه ورزشکار در درک و شناسایی، تنظیم و ابراز دقیق هیجانات توانمندتر باشد، عادات فکری در اختیار خواهد داشت که موجب می گردد فردی کارآمدتر باشد. به نظر می رسد ورزشکاران نخبه با توجه به مدت زمان بیشتر و کسب موفقیت های بیشتر دارای مهارت های روانی نظیر تنظیم احساسات ، به کارگیری احساسات و کنترل احساسات بیشتری نسبت به ورزشکاران عادی هستند در واقع این ورزشکاران در درک و شناسایی، تنظیم و ابراز دقیق هیجانات توانمندترهستندو همین ویژگی آنان موجب شده تا به سطح نخبگی برسند. همسو با این یافته توتردل ولچ (2001) نیز در پژوهش خود نشان دادند که بین توانایی مربوط به مهارتهای تنظیم هیجان و حالتهای هیجانی مربوط به عملکرد موفقیت آمیز بازیکنان کریکت ارتباط وجود دارد و بازیکنانی که می توانند هیجانات خود را به طور موفقیت آمیز مدیریت کنند، قادرند هیجانات تجربه شده طی رقابت را برای بهبود عملکرد به کار ببرند (لن به نقل از توتردل و لچ ،2006). شناخت هیجاني تعیین مي کند که فرد چگونه معناهای هیجاني و موقعیت های هیجاني را شناسايي کند. در اين خصوص نتايج پژوهش حاضر با توجه به سطح مهارت و نخبگي نشان مي دهد که ورزشکاران نخبه در پرتو اين شناخت هیجاني، علاوه بر افزايش احتمال شناخت صحیح و واقع بینانة هیجان ها (معنا و موقعیت) قدرت پیش بیني و میزان تسلط خود را افزايش داده و راهبردهای مقابلة مؤثرتری برای مواجهه با موقعیت های استرس زا، از جمله استرس های ورزشي و مسابقه به کار مي برند. بر اين اساس، ورزشکاران نخبه با به کارگیری شناخت با سازوکارهای پیش بیني، کنترل و راهبردهای مقابلة کارآمد، به افزايش موفقیت ورزشي در رشتة خود مي افزايند (کريستینسن و همکاران، 2008).
هم چنین نتایج جدول 3 این پژوهش نشان می دهد که بین افراد ورزشکار نخبه و عادی، در سبک مقابله تکلیف مدار و راهبردهای تصویرسازی ذهنی، میزان تلاش، و تحلیل منطقی مربوط به این بعد، و همچنین سبک مقابله هیجان مدار و راهبرد تخلیه هیجانات ناخوشایند مربوط به این بعد تفاوت معناداری وجود دارد. این تفاوت به علت بالاتر بودن نمره سبک مقابله تکلیف مدار و راهبردهای مربوط به آن و پایین تر بودن نمره سبک مقابله هیجان مدار وراهبرد مربوط به آن در افراد ورزشکار نخبه نسبت به افراد ورزشکار عادی است (05/0>P).
نتایج پژوهش حاضر با نتایج تحقیقات پژوهش گارديو، بلوندين و لپییز (2002)؛ گارديو، نیکولز و لوی (2010) و رمضاني نژاد (1390)همسو می باشد . در پژوهش گارديو، بلوندين و لپییز (2002) که در رشتة گلف انجام شده است، عملکرد خوب با سبک مقابلة رويارويي (مسئله مدار) و عملکرد ضعیف با سبک مقابلة اجتنابي همبسته بود. یافته های این پژوهش با نتايج پژوهش های قبلي مانند: پژوهش بشارت(1384ب)؛ آلن، گرينلس و جونز (2011)؛ نیکولز، پولمان و لووی (2010)؛اسمیت، نتومانس، دوبا و ونستنکسیت (2011)در تعارض می باشد.در پژوهش بشارت(1384ب)به کارگیری سبک مقابلة اجتنابي نسبت به سبک مقابلة رويارويي همبستگي بیشتری با موفقیت ورزشي را در ورزشکاران به خود اختصاص داده است.این تعارض به علت نوع رشته ورزشی و سطح نخبگی می باشد . در موقعیت های ورزشي که لازم است تصمیمات فوری اتخاذ شود فنون مقابلة اجتنابي، ورزشکار را در برابر افکار و اعمال مداخله گر مصون مي سازد. برعکس اگر توجه بازيکن با حوادث بیروني يا دروني(مشخصه های مقابلة مسئله محور)منحرف شود، مهارت های تکنیکي و تاکتیکي تحت تأثیر قرار مي گیرند(قهرمانی و همکاران ،1392).
در تبیین این یافته به نظر می رسد که نخبگي و داشتن سطح مهارت روانی ورزشکاران در نحوة مقابله آن ها با منابع استرس تعیین کننده است یعنی ورزشکار نخبه که طبق یافته فوق دارای مهارت تنظیم شناختی هیجانی بالاتری نسبت به ورزشکار عادی است و ازآن جاکه راهبردهای تنظیم شناختی- هیجان اکتسابی و تحت تأثیر یادگیری محیط قرار دارند؛ و با مواردی مانند میزان ارتباط با دیگران و همراهی با آن ها افزایش می یابد، می توان گفت که ورزشکاران نخبه به دلیل برخورداری بیشتر از این فرصت ها نسبت به ورزشکاران عادی توانسته اند این توانایی ها را در موقعیت های ورزشی متفاوتی که با آن مواجه بوده اند، در خود افزایش داده و در زندگی روزمره خودشان بکار ببرند،بنابراین از سطح استرس کمتری نیز برخورداربوده و این امر استفاده از سبک های مقابله ای سازش یافته تر را امکان پذیر می سازد. یعنی ورزشکاران نخبه که می توانند سطح برانگیختگی هیجانی بالایی را تحمل کنند از سبک های مقابله ای تکلیف مدار استفاده می کنند. در تبیین زیر مقیاس های سبک مقابله ای تکلیف مدار می توان نوشت که برخورداری استرس کمتر در ورزشکاران نخبه موجب کنترل فکر بهتر و آرامش بیشتر و هم چنین با تصویر سازی مثبت همراه است که موجب تلاش بیشتر در برخورد با مشکلات شده و متضمن موفقیت بیشتر می گردد. هم چنین ورزش با افزایش سطح فعالیت و به دنبال آن افزایش تقویت های مثبت مشروط به پاسخ، باعث فراهم ساختن موقعیتی که سبب منحرف شدن توجه فرد از عوامل تهدید آور و استرس زا می شود و هم چنین زمینه ای را برای افزایش اعتمادبه نفس و احساس خود توانمندی فراهم می سازد که موجب کاهش استرس می شود.
همه افرادی که در ورزش های رقابتی شرکت می کنند باید توانایی مقابله با انتقاد، درد، شکست، ناکامی ، کنترل هیجانی و سایر منابع دیگر فشار (استرس) را داشته باشند، استفاده از راهبردهای سازش یافته و مدیریت هیجان از ویژگی های ورزشکاران نخبه است به نظر می رسد ایجاد تمهیداتی جهت آموزش تنظیم هیجانی به ورزشکاران عادی می تواند در جهت رسیدن به نخبه پروری در زمانی کوتاه تر و به سریع تر رسیدن نتیجه که همانا موفقیت در عملکرد ورزشی است موثر باشد. از محدودیت های پژوهش حاضر می توان به محدود بودن جامعه آماری که فقط از دانشجویان چند دانشگاه در سطح تهران انجام شده است ، نمونه گیری به صورت تصادفی انجام نشده و هم چنین نداشتن تفکیک جنسیتی اشاره کرد.
منابع:
۱.بشارت، محمدعلي(1384) تأثیر سبک های مقابله با استرس بر موفقیت ورزشي. حرکت، ۲۴، ۷۸-۱۰۰.
2.حسنی،ف.،شهابی کاسب،م،ر.،زیدآبادی ،ر (1392).ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه راهبردهای مقابله ای ورزشکاران در ورزش رقابتی.مطالعات روان شناسی ورزش،10، 24-1
3.رمضاني نژاد، رحیم (1390). مقايسه روشهای مقابله با استرس در ورزشکاران رشته های انفرادی در تیم های ملي ايران. فصلنامه المپیک،19، 3(55).
4.صالحی،ا.،بهرامی،ف.، و احمدی ،الف(1390).بررسـي اثربخشي آموزش راهبردهاي تنظيم هيجان براساس رفتار درماني ديالكتيك و مدل گراس در درمان مشكلات هيجـاني. پايـان نامـه دكتراي مشاوره، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتـي، دانشـگاه اصفهان.
5.قهرمانی،محمدحسین.،بشارت،محمد علی.،فارسی،علیرضا(1392).شیوه های مقابله با استرس در میان کشتی گیران نخبه و ماهر. مطالعات روان شناسی ورزشی، 5، 40-24
منابع انگلیسی
- Andrew, J., Noblet, Sandra., M, Gifford (2002). The Sources of Stress Experienced by Professional Australian Footballers. Journal of Applied Sport Psychology. 14: 1–13.
- Anshel MH, Williams LR, Williams SM.(2000). Coping style following acute stress in competitive sport. J Soc Psychol. 140(6):751-73.
- Anshel MH, Kaissidis AN.(1997). Coping style and situational appraisals as predictors of coping strategies following stressful events in sport as a function of gender and skill level. Br J Psychol. 88(Pt 2): 263-76.
- Allen, M. S., Greenlees, I., & Jones, M. (2011). An investigation of the five- factor model of personality and coping behaviour in sport. Journal of sports 29: 841-850.
- Alloy LB, Riskind JH. (2006). Cognitive vulnerability to emotional disorders. New Jersey: Lawrence Erlbaum Associates.
- Bahramizade H, Besharat MA.(2010). The impact of style of coping with stress on sport achievement. Proce Soc Behav Sci. 5: 64-769.
- Besharat MA Mohammad Mehr R (2009) [Psychometric evaluation of Anger Rumination Scale]. Nursing & Midwifery Quarterly. 19(3) 36-43.
- Crocker PR, Kowalski KC, Graham TR.(1998). Measurement of coping strategies in sport. In: Duda JL. Advances in sport and exercise psychology measurement. Morgantown Fitness Technology Inc. 149-61.
- .Crocker PR, Alderman RB, Smith RMR.(1988). Cognitive affective stress management training with high performance youth volleyball players: effects on affect, cognition, and performance. J Sport Exerc Psychol. 10: 448-60.
- Dias C, Cruz FJ, Fonseca MA.(2009). Anxiety and coping strategies in sport contexts: a look at the psychometric properties of Portuguese instruments for their assessment. Span J Psychol. 2009 May; 12(1): 338-48.
- Garnefski, N., & Kraaij, V. (2007). Relationships between cognitive emotion regulation strategies and depressive symptoms: A comparative study of five specific samples. Personality and Individual Differences, 40, 1659–1669.
- Garnefski, N., Kraaij, V., & Spinhoven, Ph. (2001). Negative life events, cognitive emotion regulation and depression. Personality and Individual Differences, 30, 1311–1327.
- Garnefski, N., Van Den Kommer, T., Kraaij, V., Teerds, J., Legerstee, J., & Onstein, E. (2002). The relationshipbetween cognitive emotion regulation strategies and emotional problems, Comparison between a clinical and non clinical sample. European Journal of Personality, .420–403 ,16
- Gaudreau, P., Nicholls, A., & Levy, A. R. (2010). The ups and downs of coping and sport achievement: An episodic process analysis of within-person associations. Journal of sport & exercise psychology. 32: 270- 298.
- Guardia p, Blending j, Lapeer A.(2010). Athletes coping during a competition : relationship of coping strategies with positive effect, negative effect and performance- goal discrepancy. Submitted for publication.
- Gross, J.J., & Thompson, R.A. (2007). Emotion regulation: Conceptual foundations. In JJ. Gross (Ed.), Handbook of emotion regulation. New York: Guilford Press, 3-24.
- Gross, J.J. (2007). Handbook of Emotion Regulation. New York: Guilford Press. Individual Differences, .1327 -1311 ,30 .
- Hacker,C.“Football:IntroductiontoPsychologySkills”.2000.http://eteams.active.com/soccer/instruction/psych/article.cfm
- Hanin, Yuri L.(2007). Emotions in sport: Current issues and perspectives. In: Tenenbaum G, Eklund RC, editors. Handbook Of Sport Psychology. 3rd ed. Hoboken (NJ): Wiley; p. 31-58.
- Jennifer,W., Miller, Tait, Spritle (1993). Sources of stress, stress reaction and coping strategies used by elite female golfers. M.P.E., University of British Columbia., Requirements for the Degree master of education.
- Keefer K, Parker JA, Saklofske D.(2009). Emotional Intelligence and Physical Health. In: Parker JDA, Saklofske DH, Stough C, editors. Assessing Emotional Intelligence. The Springer Series on Human Exceptionality: Springer US; p. 191- 218. Chapter 11.
- Kraaij, V., Garnefski, N., & Van Gerwen, L. (2003). Cognitive coping and anxiety symptoms among people who seek help for fear of flying. Aviation, Space, & Environmental Medicine, 74, 273–277.
- Kristiansen, E., G, C, Roberts. F, E,Abrahamsen (2008). Achievement involvement and stress coping in elite
wrestling. Scand j Med Sic Sports. 18:526-538.
- Neil R, Hanton S, Mellalieu SD, Fletcher D.(2011). Competition stress and emotions in sport performers: The role of further appraisals. Psychol Sport Exerc. .460-70:(412).
- Neil, R., Mellalieu, S. D., & Hanton, S. (2006). Psy- chological skills usage and the competitive trait anxiety response as a function of skill level in rugby union. Journal of Sports Science and Medicine, 5, 415-423.
- Nicholls, A., Hemmings, B., & Clough, P. (2010). Stress appraisals, emotions, and coping among international adolescent golfers. Scandinavian journal of medicine & science in sports. .346-355 :20
- Nicholls, A. R., Polman, R., & Levy, A. R. (2010). Coping self-efficacy, pre- competitive anxiety, and subjective performance among athletes. European journal of sport science. 10: 97-102.
- Nico, W., Vanyperen (1995). Interpersonal stress, performance elevate, and parental support: A longitudinal study among highly skilled young soccer players. Journal of sport psychologist.9:225-241.
- lane,A., Thelwell, R., lowther, J., Davonport, T.J.(2009). Emotional intelligence.and Psychological skills use among athletes'. Social behavior and personality: an international Journal,,37(2):195-201.
- Lang P (1994). The varieties of emotional experience: A meditation on James-Lange theory. Psychological Review. 101(2) 211-221
- Lazarus, R.S. (1993). `From psychological stress to the emotions: a history of changing outlooks'. Annual Review of Psychology, 44, 1-21.
- Lazarus h., Folk man R S.(2004). Stress, appraisal and coping. Springer. New York; 1984. P. 183-5.
- Ochsner KN, Gross JJ. (2005).The cognitive control of emotion. Trends Cogn Sci. 2005;9(5):242-9.
- Rattanask, Santitadakul (2004). Stress in professional football players. Clinical psychology. 5: 423-631 Psychology. 14: 1–13.
- Roth, S., & L. J. Cohen. (1986). “Approach, avoidance, and coping with stress”. American Psychologist. 41: .813-819
- Smith, A. L., Ntoumanis, N., Duda, J. L., & Vansteenkiste, M. (2011). Goal striving, coping, and well-being: A prospective investigation of the self- concordance model in sport. Journal of sport & exercise psychology. 33: 124-145.
- Tamminen, K. A., & Holt, N. L. (2012). Adolescent athletes’ learning about coping and the roles of parents and coaches. Psychology of Sport and Exercise. 13: 69-79.
- Tracy, L., Heller & Gordon, A., Bloom, Graham, I., Neil (2005). Sources of Stress in NCAA Division I Women Ice Hockey Players. Journal of Applied Sport Psychology. 7: 60-71.
[1].Lane
[2] .Lang
[3] .Gross & Thompson
[4] . Garnefski
[5].coping
[8]. Cavangh
[9]. Alloy
[10] .Hanin
[11] .Hacker
[12] . Ochsner
[14]. Neil
[15] .Dias
[16]. Crocker
[17] . Anshel
[18] . Nicholls
[19] . Rattanask
[20] . Andrew
[21] . Nico & Vanyperen
[22] . Tracy
[23] . Jennifer & Miller
[24] .Tamminen & Holt
[25] . Roth & Cohen.
[26] . Allen
[27] .Cognition Emotion Regulation Questionnaire
[28] . Kraaij & Spinhoven